یک سال دیگر آغاز شد و ما همچنان با صفحه شعر جوان همراه شما و مهربانیتان هستیم تا باز هم از واژگان بهاری و پر نشاط شما بخوانیم و بشنویم و هر روزمان نوروز شود. نوروز که هرچمن، دل …
یک سال دیگر آغاز شد و ما همچنان با صفحه شعر جوان همراه شما و مهربانیتان هستیم تا باز هم از واژگان بهاری و پر نشاط شما بخوانیم و بشنویم و هر روزمان نوروز شود.
نوروز که هرچمن، دل افروز بُود
نقش گل و خار، عبرت آموز بُود
گر جامه به جان ز معرفت نو گردد
هر روز به دل نشاط نوروز بُود
در سالی که گذشت تلاشمان این بود تا تمام آثار و کتابهای شعری که به روزنامه ارسال میشد معرفی کنیم و بخصوص حجم اصلی صفحه را به شاعران جوان شهرستانی اختصاص دادیم که کمتر فرصت مطرحشدن دارند.
در سال جدید انشاءالله ستون کارگاه شعر به قلم استاد پیشکسوت سیدمحمود سجادی، بخش خوانش با نگاه متفاوت شاعر و روزنامهنگار آرش شفاعی و همین ستون آینههای روبهرو همچنان در این صفحه به صورت منظم و مستمر منتشر خواهد شد و به فراخور حال نقد و بررسی و گزارشهایی را هم از کتابها و محافل ادبی کشور خواهیم داشت.
اما امروز و در این صفحه شما را به ۳ بهاریه کوتاه از خودم مهمان میکنم:
۱
بهار که بیاید
فرقی نمیکند
پرنده باشیم
یا درخت
به هر حال باز میگردیم
سبزِ سبزِ سبز...
و سپیدیِ زمستان را
با غزلی نیمه خوانده
رها خواهیم کرد
غزلِ...
۲
نوروزهای بیبهار
قطار قطار
از راه میرسند
چشمهایم را میبندم
و فکر میکنم در آغوش توام
سرخ میشوم
سفید میشوم
بهار میشوم
۳
بالاخره
رودخانه هم خشکید
و ماهیها فهمیدند
آب
مایع حیات نیست
گاهی
یک قلاب
هدیهای است برای زندگی
در سال جدید!
سینا علیمحمدی
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است