مشق زیباترین شعر با ساده ترین واژه

شعر را اگر معماری کلمات بدانیم و اینکه ارتباط این گونه اثر ادبی با مخاطبش صمیمانه و ملموس باشد یعنی به دور از ابهام و پیچیدگی، این امکان وجود دارد که، شاعران خوش فکر و اهل ماندگاری …

شعر را اگر معماری کلمات بدانیم و اینکه ارتباط این گونه اثر ادبی با مخاطبش صمیمانه و ملموس باشد یعنی به دور از ابهام و پیچیدگی، این امکان وجود دارد که، شاعران خوش فکر و اهل ماندگاری آثار- در پی این مهم باشند که با ساده ترین واژه ها زیباترین اشعار را به تصویر کشند و در این نیم نگاه با مروری به آثاری از این دست عنوان مشق زیباترین شعر با ساده ترین واژه ها را پیش رو می گذاریم.
«کریم رجب زاده» شاعر معاصر در غزل «بعد از این» به دور از لفظی شعاری با ساده ترین و معمولی ترین واژه ها شعری را خلق می کند که در عین سادگی از مفاهیم زیبای عرفان و اندیشه برخوردار است:
تشنه ی یک قطره خوابم، بعد از این
در عذابم، در عذابم، بعد از این
آبشار پای کوه غصه ها
با همین بغض خرابم، بعد از این
و باهمین دیدگاه شاعر معاصر ایتالیایی «جوزپ په اونگارت تی» در شعری تقدیم به کشته شدگان نهضت مقاومت وطن اش خیلی ساده و بی پیرایه احساس خود را به زمزمه می نشیند:
اینجا
زیستگاه ابدی چشمانی است
که به روی نور بسته شده اند
تا دیگران
چشمانی همیشه بر نور گشوده داشته باشند
شعر اگر مشقی صادقانه است و می خواهد صمیمانه به بار نشیند و حتی معرف خوبی برای یک شاعر تکلیف مشخص و روشن است که بایستی ساده ترین واژه ها را به خدمت بگیریم و با پیرایش شاعرانه اثری خواندنی خلق کنیم وگرنه زحمت، کوشش و پویش فرد شاعر در این راه بیهوده است و در ذهن چنین تداعی می شود که شاعر اثر فقط بازی با کلمات و الفاظ را پیش رو دارد و «کاظم سادات اشکوری» زیبا سرود:
می خواستم به دهکده
رو آرم
با یک بغل ترانه ی تازه
اما ترانه های مراباد
می برد از کرانه ی اندوه
¤
نه، من پرم
پرهمراهی و نجابت و نام
نه من پرم
پرشور و شراره و پیغام
نه من پرم
چو یکی ابر قیرگون شمال
و از همه شاعرانه تر و بی تردید حرف دل امروزی با بهره گیری از آسان ترین واژه ها در شعری از «خسرو نوربخش»:
من دچار لاله ام با من بهاری باش و بس
بی قراری، بی قراری، بی قراری باش و بس
قرمزم خون دلم خون دلم در شیشه ها
شیشه هایم را تماشاکن اناری باش و بس
از تپیدن های ماهی خوی دریا را بگیر
موج شو، مواج شو در خویش جاری باش و بس
«یزدان سلحشور» منتقد ادبی در نوشته ای با عنوان «جزایر پنهان در اقیانوس معنا» گذری بر آثار سرآمدان شعر انقلاب اسلامی- علی معلم- آورده است:
ریشه های فرهنگی شعر معلم را باید در «آرای ابن عربی» جست و سری هم به «عین القضات» زد و در پی «سهروردی» هم روانه شد. افق فکری این شاعربا متن شعرش چنان در آمیخته که اگر این را در نیابی آن را از کف داده ای.
با این دیدگاه کلی شاعری چون «علی معلم دامغانی» می خواهد با بهره گیری از واژه های معمولی و ساده در پی مکاشفه های ماندگار باشد:
ستاره سوخته آسمان کوی که ایم
عزیز بی جهت مصر آرزوی که ایم
به بزم حادثه خون می چکد زناله ما
شکست سلسله ی عقده درگلوی که ایم
شکسته ایم زصد جا به سنگ دشمن و دوست
به باده خانه افلاکیان به سوی که ایم
با آنچه ذکر کرده ام این نتیجه گیری حاصل است که:
با زبان ساده، معمولی و عامه فهم می توان خالق آثاری خواندنی شد وقتی به این مهم فکر می کنیم که شاعر باید شعری بسراید و این شعر ماندگار شود، زندگی کند، دارای مفاهیم و اندیشه روشنی باشد نیازی به پیچیده کردن ترکیبات نیست یعنی می توان مشق زیباترین شعر را با ساده ترین واژه ها به تصویر نشست.

فرامرز محمدی پورلنگرودی