در شرایط دشوار و بحرانی بعد از شهادت امام حسین (علیهالسلام) و حادثهی عاشورا، امام سجاد (علیهالسلام) در موقعیت جدیدی قرار گرفتند به عبارتی دوران دیگری از نهضت امام حسین(علیهالسلام) …
در شرایط دشوار و بحرانی بعد از شهادت امام حسین (علیهالسلام) و حادثهی عاشورا، امام سجاد (علیهالسلام) در موقعیت جدیدی قرار گرفتند به عبارتی دوران دیگری از نهضت امام حسین(علیهالسلام) یعنی دوران پیامرسانی و تثبیت ارزشها و آرمانهای آنان فرارسیده بود.
پیام حماسهی کربلا را امام سجاد (علیهالسلام) به همراه عمهاش حضرت زینب(س) و دیگر اسیران کربلا بهخوبی به همه رساندند.
علاوه بر حضرت زینب(س) امام ســجاد (علیهالسلام) با خطبهای آتشــین به بیــان حقایق و روشنگری پــرداختند و چهرهی پلید امویان را با افشــای جــنایتهای وحشیانه رسوا کردند.
تدبـــیر و درایت و هوشیاری امام سجاد (علیهالسلام) در اسارت،گریهها، فضایل اخلاقی، حکمت و دوراندیشی و روضهخوانیهای آن حضرت در مدت ۳۵ سال سخنرانیش، جهادی ثمربخش و بزرگ در تاریخ بود. امام سجاد (علیهالسلام) پرچمدار آیین رهاییبخش اسلام، بعد از حادثهی کربلا و شهادت امام حسین (علیهالسلام) بودند.
نقش و عملکرد امام سجاد (علیهالسلام) در رساندن پیام نهضت امام حسین(علیهالسلام) بیهمتا است. امام سجاد (علیهالسلام) و عمهاش حضــرت زینب(س) در سختترین و حساسترین شــرایط بیسابقهی تاریخ اســلام، هوشمندانه این رسالت را با حکمت و دوراندیشی بر عهده گرفتند.
خطـــبهها، سخنرانیها و یادآوری مصیبتها، همگی هـــدفمند و حکیمانه بود.
آن حضرت (علیهالسلام) وقتی گریه و نـــالهی کوفیان را دیـــدند، فرمودند: برای ما نوحه سرایی و زاری میکنید؟ پس چه کســـی عزیزان ما را کشته است.
آن حضرت در سخنرانیاش، ضمن معرفی خویش علاوه بر بیان جنایت مزدوران یزید، به توبیخ کوفیان پرداختند و در خطبهای به فریبکاری آنان اشاره کردند و آنان را به دلیل پیمانشکنی مورد ملامت قرار دادند و فرمودند: ای مردم، شما را به خدا قسم آیا میدانید که روزی به پــدرم نامهها نوشتید و او را فریب دادید و عهد و پیمان خود را به او محکم کردید ، سپس خود به جنگ وی برخاستید؟ وای بر شما که برای آخرت چنین توشـــهای فرستادید. سخنان حضرت سجاد باعـــث شد کوفیان خود را سرزنش کنند.
حضرت در مجلس ابنزیاد هم فرصتی کوتاه به دست آوردند و با بیان چند جمله کوتاه، در آن مجلس هم اثر گذاشتند.امام سجاد (علیهالسلام) در شام نیز چهرهی پلید امویان را رسوا کردند. وقتی امام سجاد (علیهالسلام) را دست بسته و اسیران را به مجلس یزید وارد کردند، امام رو به یزد
کردند و فرمودند: تو را به خـــدا قسم چه گمان میبری؟ اگر ما را رسول خـــدا به این حال ببیند، تو چه فکر میکنی؟ یزید دستور داد ریسمانهایی را که به آنها بسته شده بود، باز کنند.
حضرت سجاد (علیهالسلام) بالای منبر رفتند و در فضایل رسول خدا مطالبی گفتند.
امام بالای منبر رو به یزید کردند و فرمودند: محمد(ص) جدّ من است. چرا خاندانش را کشتی؟ ای یزید کارهای زشت را انجام میدهی و باز هم میگویی محمد(ص) رسول خدا است و رو به قبله میایستی و نماز میخوانی؟ این سخنان در خنثی کردن توطئهی یزید و آشکار کردن چهرهی پلید امویان بسیار موثر بود.
جمیله مهدوینیا
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است