تاریخ علمی عزیز

● نگاهی به تاریخ نگری ابن فندق ظهیر الدین ابو الحسن علی ابن زید بیهقی معروف به ابن فُندُق در مقدمه کتاب خویش، تاریخ بیهق، مباحثی در خصوص مباحث نظری تاریخ مطرح ساخته است که در …

● نگاهی به تاریخ نگری ابن فندق
ظهیر الدین ابو الحسن علی ابن زید بیهقی معروف به ابن فُندُق در مقدمه کتاب خویش، تاریخ بیهق، مباحثی در خصوص مباحث نظری تاریخ مطرح ساخته است که در این مقال به شرح و بررسی آن پرداخته خواهد شد.
ابن فندق در مقدمه کتاب مزبور ابتدا به علومی اشاره می کند که از دیدگاه وی "علوم عزیز" تلقی می شوند. علومی نظیر علم حدیث نبوی، علم الانساب (که نویسنده این علم را خاص اعراب می داند) و علم تاریخ.
وی در این باره می نویسد: "عهد مورخان منقرض شده است و همم و بقایای امم، در مهاوی قصور و نقصان قرار گرفته و هر کسی لذت در جمع و منع می داند و این لذتی اندک باشد به نسبت لذت کبری".
نکته مهمی که در نگرش ابن فندق به تاریخ وجود دارد اینکه وی جزء معدود مورخین دوران گذشته است که تاریخ را به عنوان علم یاد کرده است. ابن فندق نه تنها تاریخ را علم می‌داند بلکه آن را علمی عزیز به شمار می آورد. وی در مدح علم تاریخ می نویسد:
علم تاریخ گنج اخبار است
همچو با شمال طیار است
هر که بر مرکبش سوار بود
دانش او یکی هزار بود
نویسنده کتاب تاریخ بیهق در بخش دیگری از مقدمه مزبور اشاره ای به قلمرو و موضوع علم تاریخ می نماید و با نقل حدیثی از پیامبر (ص)؛ "العلم علمان علم الادیان و علم الابدان"، علم تاریخ را ترکیبی از علم ادیان و علم ابدان قلمداد می نماید. در مورد این برداشت چنین توضیح می دهد که "آنچه تعلق به دین دارد شناختن ابتدای خلقت آدم و اخبار گذشتگان از انبیا و رسل علیهم‌السلام و احوال ائمه و مقدمان دین و مقامات هر یکی از ایشان و تفاصیل ملل و نحل و مذاهب و واضع هر یکی و آنچه رفته است در عهد رسول علیه السلام از مخالفان و موافقان و معجزات انبیا علیهم السلام و امثال اینها و آنچه تعلق به مصالح ابدان دارد آن است که هیچ واقعه نباشد از خیر و شر که سانح گردد که نه در عهد گذشته مثل آن یا نزدیک بدان واقعه ای بوده باشد و چنان که اطبا از بیماری های گذشتگان که افتاده باشد و اطبای بزرگ آن را علاج کرده دستور سازند و بدان اقتدا کنند و امام دانند.
همچنین وقایعی که افتاده باشد و سعاداتی که در عهد گذشته مساعدت نموده، اسباب آن بداند و از آن احتراز باید کرد، احتراز کنند، آنچه حادث شود چنان که در عهد گذشته از آن احتراز کرده باشند و دفع آن کرده آن را دفع کنند ازیرا که در عالم کم تر واقعه باشد که نه پیش از آن مثل آن یا قریب بدان افتاده باشد. ‏
ابن فندق در ادامه مواردی از فواید علم تاریخ را بر می شمارد از جمله اینکه تاریخ علمی است که به کمک آن می توان از اخبار و احوال و آثار گذشتگان که نمی توان از طریق مشاهده و حس و عقل (تجربه) به دست آورد اطلاع و آگاهی یافت.
وی خواندن تاریخ و در واقع یکی از فوید تاریخ را به مثابه مشورت با تمام عقلای عالم از عصر آدم تا دوره اخیر می داند و در این باره می نویسد: "کسی که در تواریخ تامل کند و اخبار گذشتگان بداند در هر حادثه و واقعه که او را پیش آید از عهد آدم تا به عهد وی جاری مجرای آن باشد که با جمله عقلای عالم در آن مشورت کرده باشد".
از دیگر فواید تاریخ از نگاه ابن فندق ارضای یک نیاز غریزی در وجود انسان توسط مطالعه تاریخ است. وی معتقد است اخبار و استخبار جزء غریزه آدمی است و انسان ذاتا از شنیدن اخبار و حکایات گذشتگان لذت می‌برد. ابن فندق فایده دیگری نیز برای تاریخ ذکر کرده و آن را مختص حاکمان می داند؛ که همان استفاده از تجربیات حکومتداری گذشتگان است. ‏

حجت الله کریمی