زن و مرد، واقعاً دو سیاره؟!

داستان زنان و شوهران و درک متفاوت آنها از یکدیگر، داستان دنیای امروزی است. در زندگی‌های جدید و هسته‌ای که همه رفتارها و روابط براساس فردیت بنا شده، انسان برمبنای توانایی فردی …

داستان زنان و شوهران و درک متفاوت آنها از یکدیگر، داستان دنیای امروزی است. در زندگی‌های جدید و هسته‌ای که همه رفتارها و روابط براساس فردیت بنا شده، انسان برمبنای توانایی فردی جلو می‌رود و نه عقل جمعی.
فیلم «زنان ونوسی مردان مریخی»، برمبنای کتابی مشهور ساخته شده که بیان کننده صفات مردان و زنان و تفاوت‌هایشان است و البته بیانگر روش‌هایی که بتوان این دو دنیای متفاوت را در کنار هم به عنوان یک خانواده نشاند. این گونه تعبیرسازی‌ها خاص دنیای جدید است، دنیایی که به معنویت بی‌توجه بوده و سعادت را در نسخه‌های بشری می‌یابد و برای همین است که تفاوت دو جنس زن و مرد را از نوع تفاوت دو سیاره می‌انگارد و بسیار متفاوت با هم. اما نمی‌گوید که چرا باید این دو سیاره متفاوت با هم زندگی کنند و چرا هیچ کدام بدون وجود آن دیگری نمی‌توانند ادامه حیات دهند.نمی‌گوید چون فیلمی فانتزی و کمدی است که در فضایی ایرانی‌شده و البته آمیخته با نشانه‌های امروزی، ساخته شده است. یک مهندس با ظاهری نه چندان جدی و همسری که به تبعیت از دوستان مجردش، مرد را صرفاً تأمین‌کننده نیازهای فردی خود می‌انگارد و نه شریک زندگی، آغازکننده داستانی هستند که به صورت هماهنگ و یکسان پیش نمی‌رود و عملاً از نیمه دوم فیلم به ملالتی نه چندان خوشایند گرفتار می‌شود.
فقدان همسر در پی یک واقعه در کوه‌های آلپ و ازدواج دوم مرد و سپس بازگشت همسر نخست، قرار است داستانی بسیار پرشور بیافریند اما تقابل دو همسر و دو هوو، به جای ایجاد رقابتی شاد برای بیننده، به همزیستی مسالمت‌آمیز دو زن برای حفظ مرد و حتی گول زدن وی انجامیده است. به عبارتی کارگردان می‌گوید که زنان دارای دیدگاه یکسان نسبت به مردان هستند و اختلافشان صوری بوده و تنها زمانی وارد خصومت می‌شوند که کسی بخواهد مردشان را از چنگ آنان در آورد و اینها همه به خاطر آن است که جنس زن از یک منشأ واحد آمده است.مرد داستان هم، با همه وجوه زن برخورد دارد ولی می‌کوشد که در یک زمان با همه این وجوه طرف نشود چون نمی‌تواند تحمل کند. بنابراین هرازگاهی به یک سمت متمایل نشان داده شده است. اما برخلاف سویه زنانه داستان، سویه مردانه آن، به صورت یکسان عمل نمی‌کند و مردان داستان، رفتارهایی متفاوت نشان می‌دهند و اصطلاحاً این سیاره، سیاره‌ای منسجم نشان داده نشده است. در حالی که قهرمان داستان در حال گریز از معرکه زنانه است، دو مرد دیگر داستان که پدرزن وی و نیز دوست نزدیکش هستند، هر دو به زنان متمایل شده‌اند و البته این گرایش است که سرانجام راه گریز را بر مهندس داستان بسته است و نه عدم توانایی مرد در رهایی از زنان. اینجاست که ممکن نبودن جدایی از زنان را می‌بینیم. اما این داستانی فانتزی است که هرازچندگاهی در سینمای ایران بروز می‌کند و به شکل‌های متفاوت از آن به یاد داریم. خوشبختانه هرچقدر داستان به صورت هماهنگ پیش نرفته است، اما نشانه‌هایی که در زندگی زوج‌های ایرانی امروزی دیده شده و بعضاً اختلاف‌برانگیز می‌نماید، با هنرنمایی شیلا خداداد و بهاره رهنما و نیز امین حیایی، تا حد بسیاری به تصویر درآمده است.
با این حال، برخلاف این تعابیر که در کتاب‌های روانشناسان خارجی آمده است، اساس خلقت انسان در همزیستی با یکدیگر است و زن و مرد را نه از دو سیاره متفاوت که از یک سرشت و البته مکمل هم می‌داند و آنها را کامل‌کننده یکدیگر که باید با شوق خواستن همراه باشد و نه اجبار ناشی از عدم امکان گریز!

حسین سلطان‌محمدی
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران