فردریش نیچه شاعر یا فیلسوف؟

فردریش نیچه در سال ۱۸۴۴ در روکن واقع در آلمان به دنیا آمد. خانواده پدر و مادرش همه کشیشان پروتستان بودند، از این رو خانواده ای که وی در آن پرورش و تربیت یافت، خانواده ای مذهبی …

فردریش نیچه در سال ۱۸۴۴ در روکن واقع در آلمان به دنیا آمد. خانواده پدر و مادرش همه کشیشان پروتستان بودند، از این رو خانواده ای که وی در آن پرورش و تربیت یافت، خانواده ای مذهبی بود و او را به تحصیل الهیات گذاشتند. تحصیل الهیات و امور مذهبی برای وی تنها جذاب نبود، بلکه احساس تنفر نسبت به معنویات را در وی به وجود آورد به همین خاطر نه تنها از الهیات بلکه از مسیحیت روگردان شد.‏
آثار این رویگردانی در نوشته ها و کتاب هایش کاملاً دیده می شود. به ادبیات و موسیقی علاقه داشت، در زبان یونانی و علوم ادبی تبحر یافت و تحصیلات دانشگاهی خود را به پایان رسانیده و در دانشگاه بال، شهر معتبر سویس، او را به استادی پذیرفتند. در دوران استادی خود، همواره سعی و تلاش می کرد تا دیدگاه و نظرات خود را در باب اخلاق و دیگر زمینه ها به دانشجویان بیاموزد.‏
مطالعه فلسفه و نوشته های دیگر اندیشه ورزان اساس کار وی بود، کمتر کتاب یا اثری پیدا می شد که مطابق نظر و دیدگاه وی باشد. در جوانی مرید آرتور شوپنهاور فیلسوف و رفیق واگنر معروف بود، که از بزرگترین استادان موسیقی آلمان است. اما گذر زمان جهان بینی و اعتقادات وی را تغییر داد و بعدها
عقیده اش از هر دو برگشت. از اکثر دوستانش برید و با آنان مخالفت کرد.‏
آلمانیان را کم فرهنگ تشخیص داده و جنگ های بیسمارک را هم مخل ترقی فرهنگ آلمان می یافت و آرزومند بود که بتواند فرهنگ را در میهن خویش ترقی دهد. هنوز جوان بود که گرفتار ضعف مزاج شد و ناچار از معلمی دست کشید. سپس ده سال با بیماری کشمکش کرد و تصانیف مهمش نیز در همین دوره ظاهر گردید. سرانجام در چهل سالگی جنونش آشکار شد. یازده سال هم به این حال باقی ماند و در سال ۱۹۰۰ میلادی در گذشت.‏نیچه تصانیف متعدد دارد. و لیکن از همه
نامی تر که خود او نیز آن را حاوی کل فلسفه خویش می دانست کتابی است به این عنوان: « چنین گفت زرتشت»، زیرا که اغراض خویش را به صورت افسانه ای درآورده است که موضوعش زرتشت است و سخنان خود را از زبان او می گوید. به نظر می رسد که منظور او از زرتشت، خود نیچه است که دیدگاه و نظرات خود را از طرف زرتشت بیان می کند. کتاب مهم دیگرش که ناتمام مانده به این نام است: «خواست توانایی». در هر دوی این کتاب مطالب را به عبارت بریده و به صورت کلمات قصار نامرتب و تعبیرات شاعرانه ادا کرده است. از این رو آن چه را فلسفه نیچه باید گفت به دشواری به بیان علمی در می آید. وی همچنین در سال ۱۸۸۷ دیگر اثر مهم خود یعنی تبار شناسی اخلاق را منتشر ساخت.‏
محققان تردیدکرده اند که نیچه را شاعر باید گفت یا حکیم؛ زیرا که سخنش نثر است اما پر از شور و مستی و تخیل شاعرانه و تعبیرات کنایه آمیز است. سجع و جناس و صنایع بدیعی هم به کار برده و مخصوصاً اغراق و مبالغه را به کمال رسانیده است، چنان که لحن کلام فیلسوفانه ندارد. اما مطالبی که در آن سخن می گوید از موضوعات فلسفه و حکمت عملی می باشد، و منظورش تغییر افکار و احوال مردم از جهت روش زندگانی بوده است.
‏از این رو نه حکیمی تمام است و نه از شعرا به شمار می رود. از این گذشته افکارش بر حسب ظاهر با عقاید همه دانشمندان مخالف است، چنان که گویی تعهد داشته است که بر خلاف همه مبانی اخلاق و حکمتی که نزد همه کس مسلم است سخن بگوید. اگر هم اکنون یا پیش از این کسانی بوده یا باشند با لحنی که او بیان کرده موافق نیستند. به علاوه احوال و اخلاقی که پیشنهاد می کند و با کمال حدّت و حرارت پشتیبانی می نماید، با اخلاق شخصی او به کلی منافی است.

احمد میرزایی