دیپلماسی رسانه‌ای

۱) در دنیایی زندگی می‌کنیم که ابر سنگین رسانه، سایه خود را بر همه ابعاد زندگی انسان‌ها گسترده است و کلیه روابط بشری از جنگ و صلح گرفته تا انواع و اشکال تعاملات فرهنگی و سیاسی …

۱) در دنیایی زندگی می‌کنیم که ابر سنگین رسانه، سایه خود را بر همه ابعاد زندگی انسان‌ها گسترده است و کلیه روابط بشری از جنگ و صلح گرفته تا انواع و اشکال تعاملات فرهنگی و سیاسی در چنبره امواج الکترونیک و سایبرنتیک قرار دارند.
در چنین شـــرایطی فرایند دیپلماسی و چانه‌زنی بین‌المللی که از مهمترین مؤلفه‌های روابط بین‌الملل است نیز متأثر از پدیده رسانه‌ها شده است.
به این اعتبــار «دیپلماسی رسانه‌ای» مفهومی است که اکنون در علوم ارتباطات جایگاه ویژه‌ای یافته است.
۲) اگــرچه استفاده از رسانه برای رسیدن به اهداف سیاسی و دیپلماتیک به کشف اولین رسانه بازمی‌گردد ولی اختراع رادیو توسط مارکونی نقطه عطفی در این زمینه به شمار می‌رود و از آن پس رفته‌رفته دیپلماسی رسانه‌ای مراحل رشد و تطور خود را طی کرده تا امروز که به زمان بلوغ و تعالی خود رسیده و به جزو لاینفک روابط بین‌الملل تبدیل شده است، به طوری که در حال حاضر در تبادلات پیام‌های دیپلماتیک، کمتر نامی از سفرا و سفارتخانه‌ها برده می‌شود و رهبران سیاسی بخش عظیمی از پیام‌های خود را که شامل تهدیدات، انتظارات و مطالبات است در فضای دیالکتیک رسانه‌ها مبادله می‌کنند.
۳) شاید بتوان گفت امروزه تأثیری که یک خبرنگار یا گزارشگر حرفه‌ای بر جریان دیپلماسی و جهت‌گیری‌های آن دارد، کمتر از دیپلمات‌های وزارت امور خارجه نباشد. طبیعتاً کشورهایی که در این حوزه از پیشینه بیشتری برخوردارند و سابقه طولانی‌تری در استفاده از رسانه دارند تجربیات گسترده‌تری کسب کرده‌اند و اکنون از این تجربیات در ارتقای کیفی و کمی مراودات سیاسی و دیپلماتیک خود بهره می‌برند.
۴) راه‌انـــدازی هــــزاران شبکه ماهواره‌ای، تربیت صدها دیپلمات در لباس خبرنگار و تلاش بی‌وقفه برای گستــرش هرچه بیشتر شبکه‌های ارتباطی، توجیــه منطقی اختصاص بودجه‌های کــلان به رسانه‌ها توسط دولت‌های غربی است. زیرا کارشناسان و محققان علوم ارتباطات و روابط بین‌الملل در غرب به خوبی دریافته‌اند که عقب‌ماندگی در عرصه ارتباطات باعث رکود و شکست در تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی می‌شود و هر کشوری که از سیستم ارتباطی ناکارآمدی برخوردار باشد به خودی خود امتیازات فراوانی را از دست می‌دهد و تدریجاً از جایگاه کم‌ارزش‌تـــری در معـادلات سیاسی برخوردار خواهد شد.
۵) بعــــد از پیروزی انقـــلاب اسلامی، ایران به یکی از حساس‌ترین و خبرســــازترین کشورهای دنـیا بدل شد. بخشی از این حساسیت به خاطر موقعیت استراتژیک ایــن کشـــور و بخشی نیز مرهون تأثیرگذاری غیرقابل کتمان جمهوری اسلامی ایران در تحولات منطقه بوده است و به این اعتبار، می‌توان گفت کمتر بخش خبری در دنیا وجود دارد که نامی از ایران در آن برده نشود. این حساسیت و اهمیت، جوانب گوناگونی را در برمی‌گیرد که قابل تأمل است. غربی‌ها در عرصه روابط بین‌الملل از پیچیده‌تـــرین و تــوانمندترین شبکه‌های ارتباطی بهره‌مندند و با در اختیار داشتن امکانات فراوان از پیشرفته‌ترین تکنیک‌ها و تاکتیک‌ها برای متأثر کردن جوامع دیگر استفاده می‌کنند. در دهه‌های اخیر، در کشور ما راه‌اندازی شبکه‌های متعدد بین‌المللی و گسترش کمی و کیفی شبکه‌های برون مرزی و تأسیس خبرگزاری‌ها و مطبوعات چندزبانه از وقوف مسئولان رسانه‌ای کشور و سیاستگذاران فرهنگی ما به این جنگ نرم در عرصه بین‌الملل حکایت دارد. ولی آنچه مسلم است سیاستگذاری‌های رسانه‌ای به همین فعالیت‌ها نباید ختم شود. اینها تنها آغازی است برای حضور در عرصه دیپلماسی رسانه‌ای و می‌طلبد که کارشناسان و محققان علوم ارتباطات و روابط بین‌الملل، مباحث تئوریک و اندیشه‌ورزی در این حوزه را بیش از پیش در دستور کار قرار دهند و به خلق ایده‌ها و تئوری‌های نو بپردازند.
بی‌شک اصحاب مطبوعات به عنوان سکانداران اصلی دیپلماسی رسانه‌ای مسئولیت سنگینی در این جنگ نرم بر عهده دارند و با توجه به ظرفیت‌های بالقوه می‌توانند در جهت سیاست‌های فرهنگی – سیاسی – اجتماعی و حتی اقتصادی کشور در روابط بین‌الملل گام‌های بلندی بردارند.