نماز؛ بهترین هدیه خدا

برای دیدن هرکس که فکرش را بکنید حداقل از ساعاتی پیش خود را برای این دیدار آماده می‌کنیم. افسوس که من حتی زمان با تو بودن را نیز به تأخیر می‌اندازم و گاهی فضیلت نماز اول وقت را از …

برای دیدن هرکس که فکرش را بکنید حداقل از ساعاتی پیش خود را برای این دیدار آماده می‌کنیم. افسوس که من حتی زمان با تو بودن را نیز به تأخیر می‌اندازم و گاهی فضیلت نماز اول وقت را از دست می‌دهم و این درحالی است که می‌دانم ائمه علیهم‌السلام کسانی راکه نمازشان را سبک می‌شمارند، شفاعت نمی‌کنند. خدایا تنبلی و کاهلی را از من دورگردان تا عالم بی‌عمل نباشم واین فریضه را بیشتر از پیش گرامی داشته و آن را در اول وقت اقامه کنم. فریضه‌ای که ابتدا به حساب این مورد رسیدگی می‌شود. امر واجبی که ستون دین و راز و نیاز بنده با خداست و آنقدر با ارزش و مهم است که نشانه قبولی آن گناه نکردن بعد از نماز است. پس چرا باید امور به ظاهر مهم دنیوی ما باعث شود در نمازحضور قلب نداشته باشیم؟
پاسخش روشن است و آن این که ما هنوز در عمل، دنیا را مهمتر از آخرت می‌دانیم. به عنوان مثال «کنکور» موضوعی است که برای اکثر و یا همگی جوان‌ها مهم است آنقدرکه شب خواب تست زدن می‌بینیم. از کنار هر مغازه و کتابفروشی که عبور می‌کنیم نگاه می‌کنیم ببینیم آیا کتابی، چیزی دارد که به موفقیت ما درکنکور کمک کند. با هرکس که برخورد می‌کنیم راجع به کنکور سؤال می‌کنیم و یا می‌خواهیم برایمان دعا کند وحتی برای آن دروسی که ضریبشان بیشتر است بیشتر تلاش می‌کنیم.
به‌راستی تا به حال آیا به این اندازه و یا کمتر برای یکی از امور اخروی خود تلاش کرده‌ایم؟ چرا نباید چنین باشد؟ آیا وقت آن نیست که خودرا برای کنکور وامتحان بزرگ آخرت آماده کنیم ؟ همه می‌دانیم که مرگ خبر نمی‌کند و یا به عبارت بهتر مدام، حضرت عزرائیل با ستاندن جان انسانهای دیگر دارد ما را نیز خبر می‌کند. بار الهی فقط به کمک و یاری توست که می‌توانم از وسوسه‌های شیطان و روزگار که همچون پیرزن بزک کرده درحال فریب من است رهایی یابم. الهی همچنان که مرا عامل به دانسته‌هایم پرورش می‌دهی، بر علمم بیفزا و در باور این که آخرت بر دنیا برتری دارد مرا به یقین برسان و برسد آن روزی که من برای رسیدن وقت نمازلحظه شماری کنم نه آنکه درسر نماز به فکر چگونگی انجام امور دنیوی باشم و برای فارغ شدن و در واقع برای بی نصیب شدن از با تو بودن، سریع نمازم را به پایان برسانم. خدایا شرمنده‌ام از این گفتار. الهی مرا چونان عاشقان تربیت کن، باشد که گستاخی‌هایم را جبران کنم و آنگاه از تو که ستارالعیوبی می‌خواهم سیاهی‌های جامانده در قلبم را نیز پاک کنی.
ای نفس اماره چرا باید پنج‌گانه بودن نمازعشق و یومیه بودن آن را وسیله‌ای برای عادی بودنش جلوه بدهی. نمی‌دانم شاید هم دلیلش چیزدیگری باشد. آیا این که من هرروز چند وعده به غذا احتیاج دارم. این تعداد و تکرار در هر روز باید سبب ترک غذا خوردن و یا دیر وکم خوردن غیرمعقول آن شود؟ و یا این که من دائم درحال تنفس هستم این تداوم در نیاز به نفس کشیدن سبب بی ارزش بودن آن نیست که هیچ؛ بلکه می‌بینم چه نعمت بزرگی است و همین که توخدای مهربان با آن همه قدرت وشوکت وجلال و جبروتت ازسر لطف و رحمت به ما اجازه داده‌ای تا با تو سخن بگوییم نعمتی است بس بزرگ و سبک شمردن آن ازسربی منزلتی من بنده و یا ازسرنادانی است و جهالت چه بلاها که برسر انسان نمی آورد!