خوشتر از دوران عشق ایام نیست بامداد عاشقان را شام نیست مطربان رفتند و صوفی در سماع عشق را آغاز هست، انجام نیست کامِ هر جویندهای را آخریست عارفان را منتهای کام نیست از هزاران، …
خوشتر از دوران عشق ایام نیست
بامداد عاشقان را شام نیست
مطربان رفتند و صوفی در سماع
عشق را آغاز هست، انجام نیست
کامِ هر جویندهای را آخریست
عارفان را منتهای کام نیست
از هزاران، در یکی گیرد سماع
زآنکه هرکس محرم پیغام نیست
آشنایان، ره بدین معنی برند
در سرای خاص، بار عام نیست
تا نسوزد، بر نیاید بوی عود
پخته داند کاین سخن با خام نیست
هرکسی را نام معشوقی که هست
میبرد، معشوق ما را نام نیست
سرو را بت جمله زیبایی که هست
پیش اندام تو هیچ اندام نیست
مستی از من پرس و شور عاشقی
وان کجا داند که درد آشام نیست؟
باد صبح و خاک شیراز آتشیست
هرکه را در وی گرفت، آرام نیست
خواب بیهنگامت از ره میبرد
ورنه بانگ صبح بیهنگام نیست
سعدیا، چون بت شکستی، خود مباش
خودپرستی کمتر از اصنام نیست
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است