مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد!

از "خواجه نظام الملک توسی" وصیتنامه ای کوتاه به جای مانده است که بیانگر جهان بینی، اعتقادات مذهبی و میزان دارایی های اوست. در اینجا بخش هایی از این وصیتنامه را از روی نسخه کوپرولو …

از "خواجه نظام الملک توسی" وصیتنامه ای کوتاه به جای مانده است که بیانگر جهان بینی، اعتقادات مذهبی و میزان دارایی های اوست. در اینجا بخش هایی از این وصیتنامه را از روی نسخه کوپرولو و نسخه نافذپاشا می آوریم تا با نثر سده پنجم زبان فارسی و آنهم قلم شیوای نظام الملک بیشتر آشنا شوید.
"همی گوید الحسن بن علی با عقلی تمام در حالت جواز اقرار و صحت عقل و درستی اعتقاد که ...
برادر خویش را فقیه ابوالقسم عبدالله بن علی را وصی کردم تا اندران که حطام دنیاست، بر موجب فرایض الله تعالی برود و حق هر مستحق از فرزندان به واجبی برساند و اندران راستی نگاه دارد و میل و محابا نکند و روا ندارد که از بزرگی و خردی حیف رود و مادر اطفال را به شوی دهد و اطفال را به نزدیک خویش آرد و نصیب ایشان نگاه دارد و در تعلیم و تادیب ایشان اجتهاد و شفقت نماید و چون خبر وفات ما به وی رسد، شرط عزا به جای آرد و ماندگان را خاصه عورات (زنان) را خرسندی دهد و به درگاه آید و دوستان ما را از ترک و تاژیک (ایرانیان) ببیند و به توسل ایشان به خدمت مجلس عالی سلطانی برسد و بگوید که آن پیر گفتست که مرا درین دولت خدمت های پسندیده است و آثار مشهور است و اولیای نعمت را خلاف نکردم و خیانتی روا نداشتم و از شفقت خدمتگاری هیچ بازنگرفتم و خزانه و رعیت را آبادان داشتم و مخالفان دولت را از پیش برداشتم و جهان به عدل و انصاف و امن بیاراستم و آنچ کردم در صلاح دولت و مصلحت کافه رعیت بعد از وفات من ظاهر شود و چون تدبر جهان به دیگری منوط گردد، تقدیر و قیاس و ظن چنانست که هیچ کس پس از من این شغل جهان یک زمان بر نصاب راست نتواند راند ... عمری درین خدمت بگذاشتم و عادت این دولت چنانست که چون خدمتگاری برود، ماندگان او را نیکو دارند. من رفتم و خلقی انبوه را خرد و بزرگ، بیشتر ازآن اطفال بگذاشتم; در معنی ایشان اعتماد بر فضل ایزدیست، دیگر بر حسن رای سلطانی ... حال دخل و خرج من پوشیده نبود. به حیلت و نام و ننگ، روزگار می گذاشتم. عملی و سبوسی و کلوخی و غلامی داشتم که از آن چاره نبود، اما در باطن چیزی نبودست و نیست ..."

نویسنده : نیلوفر احمدپور