تغییرات بازار پس از برتون وودز

پس از فروپاشی قدرت برتون وودز میزان نقدینگی پرداختی و نرخ مبادلات بین المللی دستخوش تحولاتی شد که بستر مناسبی برای رشد متمادی و تسلط بازار سرمایه بین المللی فراهم کرد. امروزه، …

پس از فروپاشی قدرت برتون وودز میزان نقدینگی پرداختی و نرخ مبادلات بین المللی دستخوش تحولاتی شد که بستر مناسبی برای رشد متمادی و تسلط بازار سرمایه بین المللی فراهم کرد. امروزه، اکثر مبادلات پولی کلان شامل تبادل سرمایه می شود. در نتیجه، سیاست گذاران مجبورند تا عکس العمل بازارهای مالی بین المللی را در مواجهه با هر گونه تغییر در سیاست های مالی بررسی کرده و مراقب باشند تا طغیان های سرمایه ای و کاهش پولِ در گردش آنها را متضرر نکند و یا با ورود سرمایه و افزایش ارزش دارایی عوایدی نصیبشان شود.مسئله این است‌که نه فقط افزایش حجم سرمایه منجر به تغییر ناگهانی نرخ مبادله و عدم توازن طولانی بازار می شود بلکه این مسئله به خاطر ضرورت جلب رضایت سرمایه گذاران بین المللی از طریق ارائه نرخ های سود بالا و سیاست های تجاری محافظه کارانه یک جهت گیری علیه تورم در سیستم ایجاد می کند.
تاکنون هیچ سیستم درستی ایجاد نشده تا جایگزین سیستم برتون وودز شود. در عوض، اغلب واحدهای پول کشورهای پیشرفته در جریانی برخلاف جهت همدیگردر نوسان اند ( یک استثناء عمده وجود دارد که در پایین شرح داده شده است) در حالی که واحد پول کشورهای در حال توسعه ثابت نگه داشته شده که در اغلب موارد نرخ آنها نسبت به دلار ثابت بوده است.
در کشورهای توسعه یافته که همچنان بر روی تجارت و دارایی ها تسلط دارند، پس از برتون وودز یک حالت غوطه وری مدیریت شده رخ داد که در آن نرخ واحد پول اساسا بوسیله قدرت های بازار تعیین می شد اما بانک مرکزی همچنان در این امور اعمال نفوذ می کرد. اینکه چه چیزی مداخله بانک مرکزی را بر می انگیزد بستگی به اهداف اقتصادی و سیاسی یک ملت دارد.
یک فرد ممکن است فکر کند که این مسئله عامل بالقوه ای برای ایجاد کشمکش های بسیاری است؛ اما به طور کلی می توان گفت مشکلات بسیاری که مربوط می شود به تغییرات نرخ مبادلات بازار که نقطه شروع آنها از بازار بوده، همیشه وجود داشته اند، مخصوصا آنهایی که به جریان های سرمایه و احتکار مربوط
می شوند. درواقع، نقطه شروع این فرآیند موافقت نامه پالزا بود که در سال ۱۹۸۵ صورت گرفت و بانک های مرکزی فرانسه، آلمان، ژاپن، انگلستان و آمریکا در راستای دامنه وسیعی از راهکارها تلاش کردند در بازارهای مبادلات خارجی ثبات ایجاد کنند.
این تمهیدات خیلی کمتر از چیزی بود که از رژیمی که معمولا نرخ ثابتی دارد انتظار می رفت اما با اینحال این ارقام نشان دهنده ایجاد نوعی شکاف است که به عقیده سیاست گذاران توان ادامه جریان سرمایه در سطح بین المللی را دارا می باشد.
وجه تمایز اساسی نرخ های تعیین شده از سوی بازار در بین کشورهای توسعه یافته سیستم پولی اروپایی است. این سیستم به صورت سیستمی که تا حدودی ثابت است عمل کرده و از سال ۱۹۷۹ به مارک آلمان تکیه کرده و به سوی یک حوزه پولی منفرد در حرکت است. دقیقا همانطوری که در کتاب برتون وودز به آن اشاره شده، حوادث و رخدادها نشان دادند که در بازار اساسا عدم تعادل وجود داشته و ایجاد تغییر در سیاست های تجاری کلان و یا نرخ های بازار که تا آن زمان ثابت نگه داشته شده بودند امری ضروری است. مجددا، مشابه حوادثی که در اوایل سال ۱۹۷۰ رخ داد، توافق بر سر اینکه چه کاری باید صورت گیرد به سهولت حاصل نشد، و پس از مدت زمانی کوتاه ، احتکار، که به مثابه غولی عظیم است ، سیاست گذاران را مجبور کرد که به سرعت راهی را که می خواهند در پیش گیرند را انتخاب کنند.
در سال ۱۹۹۳، این قضیه متشکل بود از صف آرایی جدید و گسترده، دوره هایی از شناوری بازار و محدودیت نرخ مبادلات که از نظر اثرات منفی" تقریبا به مثابه شناوری نرخ " بودند. فقط گذشت زمان می تواند بگوید که آیا این تغییر را می توان به عنوان یک موفقیت در نظر گرفت.

مترجم: پروین مشتاقی