هر روز نو شدن کار سختی نیست

چون قرار نیست که ما بر خلاف قوانین طبیعی عمل کنیم. خورشید هر روز صبح از نو طلوع می‌کند. گنجشکان هر روز صبح از نو شروع به نغمه سرایی و حمد و ستایش خدا می‌کنند. اکسیژن موجود در جو زمین …

چون قرار نیست که ما بر خلاف قوانین طبیعی عمل کنیم. خورشید هر روز صبح از نو طلوع می‌کند. گنجشکان هر روز صبح از نو شروع به نغمه سرایی و حمد و ستایش خدا می‌کنند. اکسیژن موجود در جو زمین هر روز صبح از نو ساخته می‌شود. زندگی هر روز صبح از نو جریان پیدا می‌کند. پس ما اگر موافق با جریان طبیعت حرکت کنیم می‌توانیم هر روز از نو متولد شویم.
این کار سخت نیست.
زندگی تمامی مردان بزرگ بر روی این کره خاکی به ما آموخته است که ما می‌توانیم هر روز تولد نو و دوباره‌ای داشته باشیم.
«گاندی» در سنین کهنسالی رهبری مبارزه علیه استکبار انگلیس را بر عهده گرفت.
«ری کراک» بنیانگذار رستوران‌های زنجیره‌ای همبرگر در سن ۵۵ سالگی توانست قرارداد خود مبنی بر خرید امتیاز همبرگر را به امضا برساند.
«ادیسون» بارها و بارها آزمایشگاهش دچار حریق شد. در یکی از آتش‌سوزی‌ها که عظیم‌ترین آزمایشگاه او را در بر گرفته بود شخصی از او سوال کرد، حالا می‌خواهی چه کار کنی؟
ادیسون پاسخ داد: «از فردا دوباره می‌سازمش»
این است تولد دوباره.
تولد دوباره یعنی اجازه ندهیم که شکست منجر به نا امیدی ما شود.
نا امیدی در برابر هر روز نو شدن بی‌‌معنی است.
وقتی ما هر روز نو بشویم دیگر وقتی نداریم برای این‌که بخواهیم نا امید و افسرده باقی بمانیم.
چون اگر نا امید هم شویم نهایتا ۱۵ الی ۱۶ ساعت بیشتر طول نخواهد کشید. زیرا ما قرار است فردا همچون خورشید از نو متولد بشویم. پس امروز من، هر گونه که بود گذشت. فردا مال من است و خود با دست‌های خود آن را خواهم ساخت. با شادی و نشاط و سر زندگی.
● تولد دوباره
حال با این توضیحاتی که به شما ارائه دادم آیا هر روز بر خاستن ما از خواب یک معجزه بزرگ از جانب خداوند نیست؟
آیا خداوند با نظر لطف و مرحمت خود در ما ننگریسته و یک بار دیگر موهبت زندگی را به ما عطا نکرده است؟
آیا این‌که هر روز صبح به راحتی از خواب برمی‌خیزیم تولد دوباره ما نیست؟
آیا ما نباید هر روز صبح همان حسی را داشته باشیم که به هنگام تولد عزیزترین فرد زندگیمان داشته‌ایم ؟
ما در زندگی خود به غفلت‌های بزرگی دچار شده‌ایم که هستی و معنای زندگی ما را به طور تمام و کمال دگرگون ساخته است.
«چرا ما هر روز از نو متولد نمی‌شویم؟»
تولد دوباره ما انسان‌ها ربطی به سن و سال ندارد و از یک بچه ۱۰ ساله تا یک پیرمرد ۱۰۰ ساله می‌توانند تولد دوباره داشته باشند.
همین طور که این مسئله هست و وجود خارجی دارد.
پیرمردان و پیرزنان ۱۰۰ ساله‌ای وجود دارند که در حال گذراندن تحصیلات عالیه یا کسب عنوان‌های ورزشی هستند. پس هست و شدنی است.
«هر روز نوشدن کار سختی نیست.»
● تولد تولد تولد
چه مفهوم زیبایی در پس این کلمه به ظاهر ساده نهفته است.
۱۲ ساله شدن مجله خانواده‌سبز را به کلیه مخاطبان، خوانندگان و دوستداران این مجله تبریک عرض می‌‌کنم.
می خواهم یاد آور یک نکته شوم؛
تولد، ما را به یاد چه چیزی می‌اندازد؟
آیا یاد جشن تولد می‌افتیم؟
یاد خوشی؟ شور؟ نشاط؟ لذت؟
آیا یاد این می‌افتیم که زمانی نه چندان دور پا به این عرصه خاکی گذاشته‌ایم؟
اگر پدر یا مادر هستید یاد شور و شوق خود به هنگام تولد فرزندتان می‌افتید‌؟
زمانی که با استرس تمام، پشت در اتاق عمل منتظر بودید و ملتمسانه از خداوند درخواست می‌کردید که همسر و فرزندتان را سالم به شما باز گرداند؟
چه خوشی و لذتی وجود داشت هنگامی که صدای گریه نو رسیده خود را می‌شنیدید و خدای خود را بابت سلامت همسر و فرزند خود شکر می‌کردید؟
در آن لحظه آیا احساس نمی‌کردید که خداوند تمام دنیا را به شما هدیه داده است؟
اگر به شما پیشنهاد می‌شد، از خیر بچه خود بگذرید و در عوض هر چه که خواستید به شما می‌دهند، آیا قبول می‌کردید؟ پاسخ شما مسلما منفی است.
پس در آن لحظه است که ما پی به عظمت خداوند می‌بریم و با تمام وجود از او تشکر می‌کنیم.
حال به این نکته توجه کنید:
▪ زمانی که شب به خواب فرو می‌روید چه تضمینی وجود دارد که صبح از خواب برخیزید؟
▪ چه تضمینی وجود دارد که طلوع صبح فردا را با چشمان خود ببینید؟
▪ چه تضمینی وجود دارد که بار دیگر پدر و مادر و اطرافیانتان را ملاقات کنید؟
▪ چه کسی به شما قول می‌دهد که صبح بتوانید از خواب بیدار شوید و به دیدار همسر و فرزندان خود نایل شوید؟
▪ مسلما باز هم جواب شما این است که هیچ تضمینی وجود ندارد و ما زمانی که به خواب می‌رویم به یک حالتی شبیه مرگ فرو می‌رویم و اگر خواست خداوند در میان نباشد صبح فردا را نخواهیم دید.

مهرداد آقاجانی