گفتمان در برابر گفتمان

گفتمان با پیچ و تاب‌های جهان اجتماعی سر و کار دارد. هری رید، رهبر اکثریت سنای آمریکا، اخیرا ایران را «زخم چرکین در جهان» خواند. به کار بردن این لحن یعنی این زخم با قید فوریت احتیاج …

گفتمان با پیچ و تاب‌های جهان اجتماعی سر و کار دارد.
هری رید، رهبر اکثریت سنای آمریکا، اخیرا ایران را «زخم چرکین در جهان» خواند. به کار بردن این لحن یعنی این زخم با قید فوریت احتیاج به مداوا دارد و این چرک می‌تواند به باقی جامعه سرایت کند. چیزی که همیشه اوباما در پیام نوروزی خود به آن اشاره می‌کند و حتی امسال نیز گفت: با تار و پودم به این شعر سعدی اعتقاد دارم که بنی‌آدم اعضای یکدیگرند...
لحن‌ها تندتر می‌شود و گفتمان‌ها از معنای باطنی، آشکارتر می‌گردد. تحلیل گفتمان، تحلیل زبان در مقام کاربرد است. مارکس، ایدئولوژی را شعور کاذب به شمار می‌آورد. علم گرایی مارکس- که مطابق آن علم مجموعه‌ی باورهای صادق است - در برابر ایدئولوژی - که آگاهی کاذب است - قرار می‌گرفت. اما گفتمان در معنای فوکویی کلمه، با پیچ و تاب‌های جهان اجتماعی سر و کار دارد. این جهان از طریق زبان ساخته می‌شود.
به خوبی دیده می‌شود که گفتمان (زبان)‌های رقیب، چگونه واقعیت اجتماعی را برمی‌سازند. مبارزه بر سر قدرت، نظام‌های گفتمانی متفاوتی ایجاد کرده‌اند. زبان با قدرت رابطه‌ی متقابل با یکدیگر دارند. قدرت زبان خاص خود را می‌آفریند. زبان هم متقابلاً قدرت‌آفرین است. زبان ابزار قدرت برای پیشبرد مقاصد سیاستمداران است. قدرت از طریق زبان اعمال می‌شود. قدرت، زبان خود را زبان برتر نشان می‌دهد.
فوکو نوشته است: "حقیقت بیرون قدرت نیست... حقیقت چیزی متعلق به این جهان است؛ صرفاً به واسطه‌ی اشکال متعدد اجبار تولید می‌شود... و اثرات قانونی قدرت را موجب می‌شود. هر جامعه‌ای رژیم حقیقت خود را دارد، "سیاست کلی" حقیقت خودش را؛ و به عبارتی، انواع گفتمان‌هایی را که جامعه قبول می‌کند و به منزله‌ی حقیقت به عمل درمی‌آورد؛ ساز و کارها و مواردی که فرد را قادر می‌سازند گزاره‌های "صادق" و "کاذب" را تشخیص دهد؛ ابزاری که به کمک آن هر یک از گزاره‌ها تصدیق می‌شود؛ و شگردها و رویه‌هایی که در تحصیل حقیقت ارزش‌مند تلقی می‌شوند؛ جایگاه کسانی است که باید بگویند چه چیزی حقیقی محسوب می‌شود".