۲ فوریه ۲۰۰۶ ـ گزارش فوریه ۲۰۰۶ وزارت دفاع آمریکا از وضعیت نظامی جهان: چین معارض بالقوه آمریکا! و ...

وزارت دفاع آمریکا دوم فوریه ۲۰۰۶ گزارش بررسی اوضاع نظامی جهان در رابطه با استراتژی آن کشور را منتشر ساخت که هر چهار سال یک بار انتشار می یابد و سندی قابل ملاحظه تلقی می شود. در …

وزارت دفاع آمریکا دوم فوریه ۲۰۰۶ گزارش بررسی اوضاع نظامی جهان در رابطه با استراتژی آن کشور را منتشر ساخت که هر چهار سال یک بار انتشار می یابد و سندی قابل ملاحظه تلقی می شود. در گزارش تازه، چین به عنوان کشوری اعلام شده است که معارض بالقوه ردیف اول آمریکاست!.
در این گزارش [که برکنار از تاثیر سیاست های روز نبوده است] آمده بود: "دولت چین از سال ۱۹۹۶ به گونه ای «اعلام نشده» در حال تقویت بنیه نظامی این کشور است. چین اینک به صورت یک قدرت عظیم نظامی به خودنمایی پرداخته و هماورد ردیف اول آمریکا در سطح جهان شده است و به این مسابقه ادامه می دهد. چین تکنولوژی نظامی خود را لاینقطع تکمیل می کند، حال آن که در این سالها، آمریکا به دلیل نبودن یک معارض در صحنه، مسابقه تسلیحاتی را متوقف ساخته است. آهنگ و مسیر تقویت نظامی چین به گونه ای است که تعادل نظامی منطقه (خاور دور) را برهم زده و می رود تا یک ریسک بزرگ به وجود آورد. چین با اجرای برنامه های از پیش تنظیم شده خود، دارای ابزارهای جنگ الکترونینک و سایبر (اینترنتی)، مقابله در فضا (جنگ فضایی و اصطلاحا جنگ ستارگان)، نبرد با موشکهای بالستیک و کروز زمینی و دریایی، شبکه دفاع ضدهوایی، زیردریایی های اتمی ویژه حمله، اژدرهای اتمی از نسل نوین آنها، موشکهای اتمی چند کلاهکی دریایی و زمینی، هواپیماهای بدون خلبان (اکتشافی و حمله) و ماهواره های نظامی شده است که بر آنها باید نیروی زمینی چند میلیونی آن را اضافه کرد. با این توان، چین خواهد توانست نه تنها در آسیا، بلکه در هر نقطه از کره زمین وارد عملیات نظامی شود.".
در این گزارش که در آستانه دیدار «هو جینتائو» رهبر چین از آمریکا انتشار یافته بود و جمعه شب (سوم فوریه) از شبکه های تلویزیونی همراه با تصویر پخش شد، اضافه شده بود: "جهان خارج هنوز از انگیزه چین به این تقویت و بسیج نظامی اطلاع کامل ندارد و نمی داند که چین با این نیروی نظامی عظیم چه می خواهد بکند. دولت آمریکا می خواهد که چین مقاصد خود را از این صف آرایی محرمانه روشن سازد. دولت آمریکا مایل است که چین به جای تبدیل شدن به یک منبع ارعاب و تهدید نظامی به گسترش اقتصاد خود ادامه دهد و قدرت بزرگ اقتصادی اش را حفظ کند.".
در این گزارش سپس به روسیه اشاره شده و چنین آورده شده: "روسیه کشوری در حال انتقال است که گمان نمی رود در این حالت یک تهدید نظامی در حد شوروی سابق باشد. با وجود این، آمریکا همچنان از ناحیه روسیه نگرانی دارد. دولت مسکو اخیرا سه گام نگرانی آور برداشته از جمله محدود کردن اختیارات فرمانداران که ما را نسبت به گامهای احتمالی بعدی دلواپس کرده است. دولت آمریکا از مشارکت [؟!] با روسیه استقبال می کند، ولی این دولت به فروش اسلحه و تکنولوژی پیشرفته به برخی از کشورهای مورد سوء ظن آمریکا ادامه می دهد که موجب تردید و نگرانی ماست. فروش این سلاحها، در گوشه و کنار جهان موازنه منطقه ای را برهم خواهد زد.".
درباره هند در این گزارش آمده بود: "هند در حال بر آمدن (طلوع) است و می رود که به یک قدرت بزرگ مبدل شود و کوشش ما این است که این قدرت، شریک استراتژیک آمریکا باشد. ما به همکاری استراتژیک خود با هند ادامه می دهیم.".
در پی انتشار این گزارش که یک بررسی رسمی استراتژیک وزارت دفاع آمریکا از اوضاع نظامی جهان است، «ریان هنری» دستیار وزیر دفاع آن کشور درباره قدرت نظامی چین گفته بود: "دولت آمریکا همچنان مایل است که در طلوع و ارتقاء صلح آمیز چین شریک باشد. با وجود این، دولت آمریکا وسائل لازم را در اختیار دارد که مانع از آن شود که چین در راه خصومت گام بردارد. ما معتقدیم که چین در تقویت نظامی خود [فقط] تا آن حد پیش برود که برای حفظ امنیت آن کشور لازم است [!].".
رسانه هایی که این گزارش مفصل را منتشر ساخته بودند به نطق سالانه ۳۱ ژانویه ۲۰۰۶ جورج دبلیو بوش در جلسه مشترک کنگره اشاره کرده بودند که چندبار گفته بود که دولت آمریکا می کوشد که رهبری بر جهان را حفظ کند، در عراق تا هروقت که لازم باشد بماند و مانع دسترسی ایران به سلاحهای اتمی شود.
اظهارات جورج بوش در اواخر ژانویه ۲۰۰۹ از زبان هیلری کلینتون وزریر امورخارجه کابینه "باراک اوباما" عینا تکرار شد.
مرور زمان نشان داد که روسیه در طول سه سال پس از انتشار گزارش پنتاگون به راهی قدم گذارده است که روسیه امپراتوری و شوروی سوسیالیست می رفتند و روسیه ناسیونالیست ـ پاتریوتیست قرن ۲۱ هر دو راه قدیمی مسکو را یکی ساخته و دارد در آن گام بر می دارد؛ با کوبا تجدید عهد کرده و می خواهد قراردادهای سابق دوستی را با دولتهای مربوط تجدید کند، قدرت اوراسیا (از بالتیک تا دریای ژاپن) را احیاء و تقویت کند، به فساد داخلی پس از فروپاشی که گسترش آن خواست غرب بود پایان دهد، شعارهای دمکراسی[دمکراسی که در غرب هم تنها نامی برای سوء استفاده از آن باقی مانده است] رسانه های غرب را نشنیده بگیرد،انبوه تسلیحات خودرا نوسازی کند، نفوذ غرب در قلمرو شوروی سابق را پایان دهد، با توسل به همان بهانه های واهی غرب وارد مسئله افغانستان شود تا غرب یکه تاز میدان آنجا نباشد که به فساد ادارای کشانیده شده است و ....