آشنایی با قواعد اصولی مسلماً لازم است، برای مثال برای معنا کردن آیات قرآن تا بحث از عام و خاص و مفاهیم و مفهوم مخالف و حجیت و غیره نداریم، نمی توانیم از این آیات در حوزههای گوناگون …
آشنایی با قواعد اصولی مسلماً لازم است، برای مثال برای معنا کردن آیات قرآن تا بحث از عام و خاص و مفاهیم و مفهوم مخالف و حجیت و غیره نداریم، نمی توانیم از این آیات در حوزههای گوناگون مانند مسائل اخلاقی، معارفی، احکام و... استنباط کنیم. برای استفاده از قرآن و روایات بدون آشنایی با علم اصول نمیتوان کار اجتهادی و تحقیقی کرد، در حوزهای که مد نظر باشد، چه معارف، چه اخلاق، چه اخلاق و چه احکام.
علم اصول مقدمهای برای علم فقه و علمی آلی حساب میآید. اما به این معنا نیست که منحصر به فقه باشد، مثلاً برای استفاده از قرآن و روایات در حوزه اخلاق و اعتقادات نیز به علم اصول نیاز است. برای استفاده از قرآن و سنت، همه باید با این قواعد اصول آشنا باشند، چه فیلسوف باشد، چه فقیه، گرچه فیلسوف در محتوا و مفاهیم مطرح شده غور بیشتری میکند ولی باید روشها را رعایت کند و بدون این روشها نمیتواند از این منابع استفاده کند. اصول این امکان را میدهد که برداشتهای اولیه از آیات و روایات داشته باشیم اما برای داشتن برداشتی عمیقتر باید به علوم دیگری مجهز بود. در حقیقت یک اسلام شناس حتماً باید در علم اصول آشنا باشد چرا که مقدمه کار اوست.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است