۲۴  دی ماه ۱۳۳۱ ـ درخواست دبیران تاریخ از مصدق ـ تبیین و تعمیم تعریف خیانت ـ اشاره یک استاد به فتنه گری تازه دولت لندن با تاسیس تلویزیون فارسی

بیست و چهارم دی ماه ۱۳۳۱ دکتر مصدق رئیس دولت وقت در خانه خود ـ خیابان فلسطین امروز ـ نامه طومار مانند دبیران تاریخ (در آن زمان؛ تاریخ و جغرافیا و تعلیمات مدنی) دبیرستانهای تهران …

بیست و چهارم دی ماه ۱۳۳۱ دکتر مصدق رئیس دولت وقت در خانه خود ـ خیابان فلسطین امروز ـ نامه طومار مانند دبیران تاریخ (در آن زمان؛ تاریخ و جغرافیا و تعلیمات مدنی) دبیرستانهای تهران را دریافت کرد که در آن درخواست کرده بودند از مولفان کتابهای درسی تاریخ ویژه دوره دوم دبیرستانها تحقیق شود که چه مقام و نیرویی آنان را وادار کرده بود که در این کتابها تصویر بزرگی از اجتماع کشتی های نظامی انگلستان را چاپ کنند و این مقام و یا مقامات ـ هرکس که باشد ـ به دادگستری تسلیم شوند تا به اتهام خیانت به وطن محاکمه و مجازات شوند. این دبیران استدلال کرده بودند که اتهام خیانت به وطن می تواند به چنین مقاماتی اطلاق شود زیرا که که تصویر مندرج در کتاب در ذهن هر نوجوان نقش می بندد و تا سالهای سال گمان می کند که با چنین ناوگانی، دولت لندن حق دارد که آقای ایران هم باشد. این طومار که دارای صدها امضاء بود توسط نمایندگان دبیران به دکتر مصدق تسلیم شده بود. این دبیران بعدا به روزنامه های چپ و ملی گرا گفته بودند که عکس مندرج در کتاب، مربوط به دهه دوم قرن (قرن ۲۰) بوده و احتمالا کشتی های انگلیسی برای برداشتن همین یک عکس و انتشار آن برای مرعوب کردن ملل ضعیف و نیز تقویت روحیه انگلیسیها اجتماع کرده بودند و ....
در پی خواندن طومار و شنیدن اظهارات نمایندگان دبیران، دکتر مصدق تصمیم به تبیین تعریف خیانت به وطن، افزایش شمول آن و دوباره نویسی قوانین مربوط و تشدید مجازات مرتکبین گرفت و سفارش لازم را به همکاران خود کرد تا در آن باره مطالعه شود. همچنین قرار براین شده بود که کتاب مورد اعتراض برای سال تحصیلی بعد مورد تجدید نظر قرارگیرد و همچنانکه نمایندگان دبیران خواسته بودند واکنش افغانها به مداخلات لندن و جریان قتل عام انگلیسی ها در ژانویه ۱۸۴۲ و موارد دیگری از این دست برآن اضافه شود و ....
با اینکه «لطفی» وزیر دادگستری کابینه دکتر مصدق قضیه تبیین و تعمیم خیانت به ملت را دنبال کرده بود، با براندازی سال بعد (۲۸ امرداد ۱۳۳۲) همه تلاش ها در این زمینه که ضروری تشخیص داده شده بود متوقف شد و تا سالهای سال، آن عکس مورد اعتراض از کتابهای درسی حذف نشد!.
موضوع تبیین و تعمیم تعریف خیانت به وطن مخصوصا از نیمه دوم قرن ۲۰ مورد توجه ملل قرارگرفت زیرا که ثابت شده است بسیاری از مشکلات ملی نتیجه اعمال خیانت آمیز معدودی افراد بوده است.در چند سال اخیر دولتهای تازه در آمریکای لاتین به تکمیل قوانین خیابت به وطن اقدام کردند و همین چند روز پیش دولت روسیه نیز تصمیم گرفت که موارد تازه بر آن اضافه کند.
سالروز تسلیم نامه دبیران دبیرستانهای تهران به مصدق، این فرصت را داده است تا پیامی را که ۲۱ دیماه ۱۳۸۷ دریافت شده بود درج کنیم که فرستنده اش خودرا مدرس دانشگاه معرفی و اصرار به انتشار آن از باب آگاهی عموم هموطنان کرده بود:
... از آغاز بکار رادیو به عنوان یک رسانه عمومی در دهه ۱۹۲۰ و از زمان انتقال امواج تلویزیونی توسط ماهواره در دهه ۱۹۶۰ اجرای سیاست و مداخله از طریق رسانه های صوتی ـ تصویری و موضوع تلقین و شستشوی مغزی یک مسئله جهانی شده است که تنها چند دولت مشخص از این حربه استفاده می کنند. زبان انگلیسی یک وسیله ارتباط جهانی شده است و اگر فرضا دولت یک کشور کوچک یک برنامه به زبان انگلیسی بر برنامه های رادیو تلویزیون خود اضافه کند، به معنای شستشوی مغزی و ساخت مخالف داخلی و ... نیست زیرا که ملل انگلیسی زبان به رشد و بلوغ متعارفی رسیده اند که گوش نکنند، ولی کار دولت هایی را که با تحمل هزینه سنگین برنامه گسترده رادیو تلویزیونی به زبان ملل دوردست و مورد نظر دایر می کنند و یا اینکه برای این کار به تاسیس رادیو ـ تلویزیون مستقل می پردازند به چیزی جز مداخله، دشمنی، تحریک، و دست کم القاء رفتار، روش و تفکری مغایر فرهنگ ملی نمی توان تعبیر کرد. این، یک کار امپریالیستی است و به نوعی اعلان جنگ. تا زمانی که همه اتباع جوامع قبلا مستعمره و یا عقب مانده به آن حد از رشد و بلوغ نرسند که بدانند برنامه های این رادیو ـ تلویزیونهای دولتی به زبان ملی آنان دام است و تخریب؛ برعهده دولت هاست که با وضع قانون و تدابیر دیگر مانع این تلقینات عمدتا زیان آور شوند. این، یک تکلیف دولتها است. این، سانسور و عمل خلاف آزادی نیست. همان دولتهای صاحب این رادیو تلویزیونها انواع قانون ضد قمار، ضد مواد مخدر، ضد فروش سکس، ضد تروریسم دارند و ... که مرتکبین آن اعمال، این کار خودرا استفاده از آزادی تعبیر می کنند!. هرکار خواست دل که آزادی نیست.
این مطلب را برایتان از این جهت نوشتم که شنیدم دولت انگلستان از ۱۴ ژانویه ۲۰۰۸ تلویزیون فارسی راه اندازی می کند، هر شب هشت ساعت. چرا؟. مگر ما خودمان رادیو ـ تلویزیون نداریم. این همه روزنامه در تهران منتشر می شود. درصد ارباب رجوع ایرانی اینترنت در میان ملتها در ردیف خیلی بالا است. مگر خبر دیگری هم "جز فتنه گری" در این دنیا وجود دارد که به آن دسترسی نباشد. اگر ریگی به کفش دولت لندن نیست برود این پول را صرف خانه به دوش های خیابانهای لندن کند. دولت لندن باید بداند که عصر غرب که ۵۰۰ و اندی سال طول کشید به پایان رسیده است. با وجود این، دولت ما نباید دست روی دست بگذارد و اجازه چنین مداخله سیاسی ـ فرهنگی را بدهد. تا رسیدن به آن سطح که آحاد ملت بتواند دشمن را تشخیص بدهد لازم است با وضع قانون از شستشوی مغزی ملت توسط یک دولت بیگانه جلوگیری بعمل آید. باز برایم شنیدن این خبر رنج آور بود که دولت لندن به دست ۲۰ روزنامه نگار و عمدتا ایرانی و نسبتا جوان که در تهران فعالیت روزنامه نگاری داشتند و با جزئیات آشنا هستند می خواهد توطئه تازه خود را به انجام برساند.