۲ ژانویه  ۷۹۳ ـ سالگشت درگذشت «سیبویه» ایرانی که برای زبان عربی «صرف و نحو» نوشت و به این مناسبت نگاهی به اهمیت جهانی ادبیات فارسی

طبق نوشته روزنگارهای بین المللی، «سیبویهSibbuyeh» زبان شناس معروف ایرانی در نخستین هفته ژانویه سال ۷۹۳ میلادی در شیراز درگذشت. وی در زمانی که هنوز دقیقا به دست نیامده است در شهر بیضاء …

طبق نوشته روزنگارهای بین المللی، «سیبویهSibbuyeh» زبان شناس معروف ایرانی در نخستین هفته ژانویه سال ۷۹۳ میلادی در شیراز درگذشت. وی در زمانی که هنوز دقیقا به دست نیامده است در شهر بیضاء در استان فارس به دنیا آمده بود. اهمیت تاریخی سیبویه از آن جهت است که نخستین فردی بود که برای زبان عربی صرف و نحو (گرامر) نوشت و صداها را در این زبان مشخص ساخت. بنابراین، علامات ضمه، فتحه، کسره و تنوین ها اختراع و کار سیبویه ایرانی است. وی با این عمل عنوان «سیبویه نحوی» را به خود اختصاص داد. بدون کاری که سیبویه کرد و در آن زمان یک شاهکار بود، پیشرفت زبان عربی میسر نبود و استحکام این زبان به این صورت باقی نمی ماند. به این ترتیب، این ایرانیان بودند که برای اعراب دستور زبان (صرف و نحو) نوشتند.
سیبویه در لغت به معنای کسی است که بوی میوه سیب می دهد. تلفظ عربی آن چیز دیگری است.
به مناسبت سالگشت درگذشت «سیبویه» نگاهی کوتاه به اهمیت بین المللی ادبیات فارسی:
هنگامی که از ادبیات یک ملت نام برده می شود، قضاوت درباره آنها به صورت من حیث المجموع در طول زمان (سراسر تاریخ) است. به علاوه وقتی که به ادبیات فارسی اشاره می رود، یعنی مطالبی که به صورت نظم و نثر، فیکشن (داستانی) و نان ـ فیکشن (غیر داستانی و مستند) در سراسر «ایران زمین» و نیز توسط ایرانیان و فارسی گویان سراسر جهان در طول زمان تالیف و تصنیف شده است. قلمرو «Persian Literature» شامل تمامی خاک امپراتوری قدیم ایران است که در قرن ۱۹ قربانی مطامح و یا رقابت های استعماری اروپائیان شد. بنابراین ادبیات سرزمین کنونی ایران، کل آسیای میانه، ایران خاوری (افغانستان تا رود سند)، کشمیر، قفقاز و ایران غربی سابق را شامل می شود. می دانیم که قرن ها زبان دربار امپراتوران هند و عثمانی و روشنفکران هندی و روسیه جنوبی «فارسی» بود و در آنجا، می توان امیر خسرو دهلوی و محمد اقبال را مثال زد. پس از ایجاد کشور پاکستان، سرود ملی آن کشور به زبان فارسی تنظیم شد. در حال حاضر هم در افغانستان، تاجیکستان و هر نقطه دیگر هر نوشته توسط فارسی زبانان و فارسی تبارها، ادبیات فارسی بشمار می رود.
در همه دائرهٔ المعارف ها، ادبیات فارسی به عنوان وسیعترین ادبیات در همه جهان توصیف شده است که با احتساب «اوستاAvesta» سابقه سه هزار ساله دارد. ادبیات فارسی و به ویژه در قرون وسطا دارای بهترین کیفیت در طول تاریخ است. ارزش جامعه شناسی ادبیات فارسی قرون وسطا در این است که آکنده از پند و نصحیت به همگان از نوجوانان تا دولتمردان است. کثرت شعر در ادبیات فارسی، این زبان را که معرف روانشناسی و وسعت اندیشه مردمانش است به «زبان شعر» معروف ساخته که ما باید آن را مرهون سامانیان و فردوسی و شعرای قرن نهم تا ۱۳ میلادی خود بدانیم که عمدتا از ایران خاوری و شمال خاوری (افغانستان و آسیای میانه) و فارس برخاسته بودند. همین اشعار بود که موسیقی ایرانی را متمایز از موسیقی سایر ملل کرده است. ادبیات یک ملت مرزهای قراردادی را نمی شناسد و در نتیجه سند هویت و وحدت مردمی است که این ادبیات متعلق به آنان است و در مالکیت آنها شریک هستند. این افتخاری بزرگ است که کتاب کاووسنامه (قابوسنامه) ۱۱ قرن پیش ما که توسط یک امیر (پرنس) مازندرانی از دودمان زیاریان نوشته شده بود به همه زبان ها ترجمه شده است؛ نخست به یونانی و سپس به ترتیب هبرو، اسپانیایی، لاتین (ایتالیایی قدیم)، آلمانی، انگلیسی (توسط سر توماس نورث)، فرانسه و ....
همچنین باید بدانیم که ادبیات در جهان عرب با ترجمه «کلیله و دمنه» از فارسی ساسانی به عربی در قرن هشتم میلادی توسط روزبه (ابن مقفع) آغاز شد. با وجود این خدمت با ارزش، منصور خلیفه عباسی که با کمک نظامی ـ سیاسی ایرانیان بر سر کار آمده بود او را اعدام کرد!. اگر سیبویه ایرانی برای زبان عرب صرف و نحو (گرامر) ننوشته بود این زبان در نوشتار همانند لهجه (گویش) یکنواخت بودن خود را از دست می داد.