وضع و نقد حدیث

حدیث پس از قرآن، به عنوان مهم‌ترین منبع دریافت معارف دینی، راهنمای رهپویان راه سعادت و کمال شد و در همه عرصه‌های زندگی مسلمانان خود را متجلی ساخت. ائمه اطهار نخستین ناقدان …

حدیث پس از قرآن، به عنوان مهم‌ترین منبع دریافت معارف دینی، راهنمای رهپویان راه سعادت و کمال شد و در همه عرصه‌های زندگی مسلمانان خود را متجلی ساخت.
ائمه اطهار نخستین ناقدان گفتار و رفتار منسوب به پیامبر و نیز خودشان بودند. آنان جعل حدیث و زیان‌های آن را می‌دیدند و از این‌رو پا به میدان رویارویی با جعل و جاعلان حدیث نهادند و راویان و شاگردان خود را در این عرصه درآوردند و یاری دادند. کتاب «وضع و نقد حدیث» نوشته عبدالهادی مسعودی امسال توسط انتشارات سمت در اختیار علاقه‌مندان به این موضوع قرار گرفته است. کتاب مذکور در ۲ بخش وضع حدیث و نقد حدیث تدوین شده است.
نویسنده در بخش اول کتاب، تاریخچه، شیوه‌ها و انگیزه‌های گوناگون جعل و نیز رویارویی با آن را شرح می‌دهد و سپس در بخش دوم کتاب معیارهای جاودان و به یادگار مانده از ائمه اطهار را مورد بررسی قرار می‌‌‌دهد.
بخش اول کتاب شامل ۴ فصل است. نویسنده پس از شرحی درباره کلیات حدیث، به معنای آن، موضوع و تفاوت حدیث موضوع و ضعیف، نقل و نشر حدیث ساختگی و زیان‌های وضع حدیث پرداخته است.
پس از رحلت حضرت رسول شاهد جعل‌های جزئی هستیم که به دلیل نیاز دستگاه خلافت برای نفی ارث بردن از پیامبر به ایشان نسبت داده یا در آن دست برده شده است.
در ۳ دهه پس از رحلت پیامبر به سبب جلوگیری حکومت از کتابت و نشر گسترده حدیث، وضع حدیث زمینه نداشت، زیرا بسیاری از احادیث صحیح قابل کتابت و نقل نبودند.
نویسنده شرح داده است که با استناد به منابع حدیثی و تاریخی گوناگون، انگیزه سیاسی را می‌توان مهم‌ترین انگیزه وضع دانست. از آنجا که حکومت‌ها نیازمند مشروعیت و مقبولیت بودند،‌ حاکمان می‌کوشیدند تا هواداران خود را تقویت نمایند. از این رو در پی جلب حمایت و طاعت و حتی گاه رضایت مردمان، دست به جعل احادیث به نفع خود می‌زدند. لذا روایات ساخته شده با انگیزه‌های سیاسی با دو رویکرد اجتماعی و فرهنگی قابل تامل است که نویسنده در این مجال به بررسی آن پرداخته است.
در بخش دوم کتاب با معنا و اهمیت نقد حدیث آشنا می‌شویم. نقد حدیث جریانی همزاد با نشر حدیث و بسی گسترده‌دامن است. گونه‌ها، معیارها و دستاوردهای گوناگون نقد و نیز آسیب‌شناسی آن باعث ایجاد زمینه‌های بحث بسیار در این زمینه شده است.
نقد حدیث در همان حال که مبحث و فصلی مستقل است، با ارائه نشانه‌ها و معیارها و کمک به یافتن و تطبیق آنها بر احادیث مشکوک در شناسایی احادیث ساختگی نیز به کار می‌آید.
نویسنده در این بخش به معنا و اهمیت و پیشینه نقد، گونه‌های بیرونی و درونی نقد و سپس دستاوردها و آسیب‌شناسی می‌پردازد.
● جهان‌شناسی سنتی و علم جدید
کتاب «جهان‌شناسی سنتی و علم جدید» ترجمه رساله‌ای ارزشمند از تیتوس بورکهارت، توسط حسن آذرکار است که امسال به همت انتشارات حکمت در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است. همان‌طور که از عنوان کتاب پیداست، موضوع آن توضیح و تبیین مفاهیم جهان‌شناسی سنتی و بیان ویژگی‌های این جهان‌شناسی در مقام مقایسه با علوم جدید و علم گرایی متاثر از آن است.
این رساله از دو جنبه حائز اهمیت است: اول این که معنای واقعی علم جهان‌شناسی و اصول آن را چنان‌که مورد فهم و اعتقاد پیشینیان بوده است برای ما بازگو می‌کند و سپس به شرح و تحلیل این نکته اساسی و بنیادین تاریخ علم می‌پردازد و اما جنبه مهم دیگر، نقدی است که بر ۳ شاخه اصلی علوم جدید یعنی فیزیک، زیست‌شناسی و روان‌شناسی دارد. وجه امتیاز اثر بورکهارت این است که او همچون یک حکیم سنتی در مقابل علم جدید قرار می‌گیرد و به نقادی آن می‌پردازد.
رساله جهان‌شناسی سنتی و علم جدید در اصل شامل ۵‌‌فصل است که در فصل‌های اول، سوم، ششم، هفتم و نهم کتاب مورد بحث آمده است و بقیه فصول کتاب شامل مقالات کوتاه و مستقلی است که چون با موضوع بحث مرتبط بوده، مولف به ترجمه آنها پرداخته و به کتاب افزوده است.
کتاب جهان‌شناسی سنتی و علم جدید شامل ۱۶۲ صفحه است که در ۲ بخش اصلی جهان‌شناسی سنتی و دیگری سنجش علم‌جدید گردآوری شده است. گفتنی است، هدف از تفکیک کتاب به این دو بخش، آن بوده تا خواننده بهتر و راحت‌تر بتواند به سراغ موضوع مورد علاقه خود برود.
در بخش نخست مباحثی از قبیل جهان‌شناسی جاویدان، هنرهای هفتگانه آزادمردان و باب غربی کلیسای جامع شارتر، مورد ارزیابی و بررسی نویسنده قرار گرفته است. در این بخش نویسنده برخی رخنه‌های علم جدید را مورد توجه قرار داده و با توسل به معیارهای علم جهان‌شناسی به معنای سنتی کلمه، درباره این رخنه‌ها قضاوت کرده است.
بخش دوم کتاب با عنوان«سنجش علم جدید» به مباحث فیزیک جدید، تکامل‌گرایی، ردیه‌ای بر تکامل‌گرایی تیاردوشاردن و روان‌شناسی جدید پرداخته است.
مهم‌ترین و طولانی‌ترین بخش این رساله، نقد روان‌شناسی جدید است که در آن مولف به ارزیابی و نقد آرای سرشناس‌ترین روان‌شناس عصر حاضر، کارل گوستاویونگ پرداخته و سعی کرده است تا نقاب بظاهر معنوی‌ای را که با توسل به او بر رمزهای سنتی آیین‌های مقدس جهان و بر چهره مطالعات روانکاوانه خود زده است، براندازد.

مریم‌ لباف‌زادی