«کاوشی در مقوله‌ی خوش‌تیپی و خوش‌گلی»

خوش‌تیپی یعنی این‌که ما دارای تیپ (ظاهر) آراسته و قابل ملاحظه‌ای باشیم. تیپ می‌تواند شامل اندام و پوشش فرد باشد که نمادی عام پسند و جلب توجه را به نمایش می‌گذارد. مورد اول که اندام …

خوش‌تیپی یعنی این‌که ما دارای تیپ (ظاهر) آراسته و قابل ملاحظه‌ای باشیم. تیپ می‌تواند شامل اندام و پوشش فرد باشد که نمادی عام پسند و جلب توجه را به نمایش می‌گذارد. مورد اول که اندام و یا به بیانی ساده‌تر سیستم بدنی فرد بوده ژنتیکی و خدادادی است، ولی مورد دوم خوش‌پوش بودن فرد است که بستگی به سلیقه و نظم فرد دارد. چه این‌که در برخی از موارد فرد خوش‌تیپ و خوش اندام است ولی سلیقه‌ی انتخاب لباس را ندارد. بنابراین به قول شاعر: «گل بود و به سبزه هم آراسته شد.» یعنی اگر خوش اندام باشیم و لباس خوب هم بپوشیم، طبعاً زیبایی ما دو چندان خواهد شد.
لذا با تحقیق در بطن جامعه می‌توان گفت که اکثر افراد خوش‌تیپ (در هر دو بعد ذکر شده) دارای یکسری مرزبندی‌های اجتماعی هستند. بدین‌سان که از همان جمله: «کبوتر با کبوتر باز با باز» تبعیت می‌کنند. البته این‌که هر کس با هم‌فکر و هم سلیقه‌ی خود دوست می‌شود، قاعده‌ای بسیار مهم و منطقی است اما در همه‌ی موارد نیز بدین شکل نیست. چرا که خوش‌تیپی تنها عامل ترقی و تعالی افراد در ابعاد انسانی محسوب نمی‌شود. بلکه عواملی از قبیل خوش ذاتی و ویژگی انسانی و اجتماعی افراد نیز از مهم‌ترین موارد مهم و کارآمد هستند. افراد خوش‌تیپ به‌خاطر این‌که همیشه مورد توجه و نظر اجتماع قرار می‌گیرند ا با مشکلات فراوانی نیز برخورد می‌کنند. بنابراین عبور از خیلی موانع اجتماعی می‌تواند مهم‌ترین اصل در جهت تثبیت شخصیت اینگونه افراد قلمداد شود. چون فرد خوش‌تیپ و خوش‌گل از یک طرف خود را بالاتر از دیگران می‌پندارد و از سوی دیگر این جامعه می‌باشد که نسبت به فرد عکس‌العمل‌های متنوع و متفاوتی را نشان می‌دهد. بنابراین بهتر است که بگوئیم: افراد خوش‌تیپ و خوش‌گل ابتدا نیاز به روانکاوی خود و برطرف کردن آسیب‌های اجتماعی و روحی و روانی خود هستند و بعد بایستی با فرآیندی معقول و کارگشا در جهت مدیریت افکار و واکنش‌های جامعه برآیند. بنابراین اینکه می‌گویند: خوش‌تیپی و خوش‌گلی دردسر آور است، بی‌جا نگفته‌اند.
مطلب دیگر خوش‌گلی است. خوشگلی با خوش‌تیپی تفاوت اساسی دارد. چه این‌که افراد خوش‌تیپ به افرادی گفته می‌شود که دارای ظاهری آراسته‌اند و این ظاهر شامل تمام سیستم ظاهری بدن و البته در ز وایای جوارح و اعضای برونی بدن هم شامل این مهم می‌شود. یعنی زیبایی چشم، ابرو ـ دندان ـ مو ـ سبیل ـ سینه ـ دست ـ پا ـ انگشت ـ ناخن و حتی از این منظر نوع راه رفتن نیز می‌تواند از موارد ظاهر افراد خوش‌تیپ به شمار آید. یعنی اعضای بدن هر کدام به تنهایی تیپ خاصی‌اند. اما اگر به اصطلاح همه‌ی جوارح بدن زیبا باشند و یک زیبایی واحدی را تشکیل دهند، این زیبایی شامل خوشگلی می‌شود و نه مقوله خوش تیپی. لذا خوشگلی شامل افرادی می‌شود که از درون و برونی زیبا بصورت واحد برخوردارند. یعنی زبان آن‌ها خوشکل است. رفتار ان‌ها زیباست. عملکرد انسانی آن‌ها خوشگل است. اعضا و جوارح آن‌ها بطور واحد زیباست.
با این تفاسیر نگاه عموم به خوشگلی شامل افرادی است که از گِل و صورتی زیبا برخوردارند که این تعریف هم می‌تواند صادق باشد. و بی‌گمان منبعد نیز مرسوم و متداول است. ولی علاوه بر این موارد خوشگلی از زیبایی صورت و سیرت صحبت می‌کند و نه از زیبایی ساختاری فرد. ضمن این‌که خوش‌تیپی می‌تواند یک نوع نماد بیرونی زیبا باشد که از خود ویژگی‌هایی زایدالوصف را به نمایش می‌گذارد.
افراد خوش‌گل را می‌توان به دو گروه تقسیم کرد. گروه نخست افرادی‌اند که معمولی به نظر می‌آیند و این مهم در صورتی اتفاق می‌افتد که تنها فرد از تیپ و ظاهری زیبا برخوردار باشد. گروه دوم شامل افرادی است که به ا صطلاح جیغ هستند. یعنی در جامعه سمبل شده‌اند که این گروه هم از تیپ خوبی برخوردارند و هم از خوشگلی فراوانی بهره می‌برند. با این تعابیر افراد جیغ علاوه بر مواردی که ذکر آن رفت می‌تواند شامل افرادی ‌شود که خوش‌تیپ‌اند و هم این‌که از خوشگلی زیادی برخوردار شده‌اند. لذا کلمه‌ی جیغ در خصوص تلفیقی از این دو (خوش‌تیپی و خوش‌گلی) صدق می‌کند. افراد خوشگل و خوش‌تیپ همانطور که از حیث تلفیقی آن، مشکلاتی را در بر دارند، محاسنی را هم می‌توان برای آن‌ها برشمرد.
زیرا که خوش تیپی و خوش‌گلی می‌تواند در فرهنگ و تمدن یک جامعه بسیار مفید جلوه نمایند. فرهنگ بدین‌خاطر که نژاد یک قوم می‌تواند مهم‌ترین رکن فرهنگی آن قوم به‌شمار آید و این مهم به دو دلیل است: نخست به‌خاطر این‌که نژاد شامل قد ـ رنگ ـ وزن و دیگر موارد ظاهری بدن به شمار می‌آید که هر کدام از این متغیرها خود می‌تواند فرهنگی واحد و نتیجه بخش را بازگو کند. متمدن بدین مفهوم که مقوله‌ی نظم اجتماعی چه از حیث ظاهر و چه از لحاظ باطن خود بیانگر مدنیت یک قوم را می‌رساند. به عنوان مثال: افرادی که به لباس و ویژگی ظاهری خود و البته بهداشت و سلامت خویش توجه لازم می‌دارند، این افراد از فرهنگی بنام مدنیت پیروی می‌کنند و یا ویژگی درونی و اخلاقی افراد که خود بیانگر متمدن بودن آن جامعه می‌باشد.
در زوایای دیگر نیز خوش‌تیپی و خوشگلی بسیار حیاتی است. چه این‌که این نوع متد می‌تواند به‌صورت اشاعه فرهنگی و حتی تبادلی فرهنگی مؤثر افتد. کما این‌که این اشاعه فرهنگی و تبادل فرهنگ، می‌تواند هم برون مرزی باشد و هم درون مرزی. نکته‌ی دیگر مناسبات فکری و تفاهم ظاهر است که این دو در جوامع خوش تیپ و خوش‌گل بسیار تاثیر گذرا بوده، به‌‌گونه‌ای که یک نوع فرهنگ تأثیر و تأثر در بین جوامع را ایجاد می‌کند. البته خوش تیپی و خوشگلی در جوامع با توجه به موقعیت جغرافیایی آن‌ها و شرایط آب و هوایی و حوادثی که به‌طور طبیعی و اجتماعی بر اقلیم‌ها وارد می‌شود، متفاوت است. چه این‌که تیپ و گل مردمان یک کشور با مردمان کشور دیگر فرق می‌کند به‌طرزی که در جوامعی که از حیث زبان ـ مذهب ـ اعتقاد و قومیت دارای وجه اشتراکند نیز این تفاوت را می‌توان مشاهده کرد. به عنوان مثال: مردمان کشور آلمان با کشور ایران (با اینکه آریایی اصیل‌اند) ولی در خیلی جهات شباهت نژادی و اعتقادی ندارند و یا اکثر کشورهای عربی که دارای زبان، مذهب و اعتقاد مشترکی می‌باشند، اما از نظر تیپ وفر هنگ اجتماعی با هم متفاوتند. بنابراین نتیجه می‌گیریم که خوش‌تیپی و خوشگلی از مهم‌ترین محاسن جوامع و شاید گفت از مبانی اصلی در حوزه مردم شناسی به شمار می‌آیند و چه بسا کشورهایی که از تیپ و نژاد و تنوع فرهنگی یک کشور لذت فراوان می‌برند و حتی دوست دارند با این کشور روابطی دوستانه و یا وصلتی معقول و نیکو برقرار سازند. نکته‌ی دیگر تبعیض نژادی است. تبعیض نژادی از مهمترین مسایلی است که در ازمنه‌ی تاریخ دارای جایگاهی مبرهن بوده، ولی با توجه به پیشرفت بشر و تولد مدنیت جوامع و ظهور انقلاب الکترونیک این مهم کم‌رنگ شده است. بنابراین فرهنگ یکرنگی مفیدترین فرهنگی است که می‌تواند در جهت شکوفایی و بقای فرهنگ صورت و سیرت مردمان کره‌ی خاکی مؤثر و مفید واقع افتد. ضمن این‌که خوش‌تیپی و خوشگلی تنها در مواردی که ذکر آن رفت خلاصه نمی‌شود بلکه همه‌ی ویژگی‌های باطنی انسان می‌توانند هم خوش‌تیپ باشند و هم خوشگل.
به مانند خوش‌تیپی و خوشگلی روح و روان ـ عقل ـ خرد ـ محبت ـ وجدان ـ عاطفه ـ احساس ـ اخلاق ـ رفتار و ... که در این مقوله نمی‌گنجد و نیاز به تحقیق و زمانی مناسب را می‌طلبد.

موزه تاریخ شهر کرج
نوشته: عابدین پاپی