ای رند کهنه کار مرا با تو کارهاست از سوز عشق در دلم امشب شرارهاست بر ساحت مقدست ای جلوه گاه عشق در سینه های سوختگان شعله زارهاست مستند عاشقان ز شمیم غبار تو اینجا قرارگاه دل …
ای رند کهنه کار مرا با تو کارهاست
از سوز عشق در دلم امشب شرارهاست
بر ساحت مقدست ای جلوه گاه عشق
در سینه های سوختگان شعله زارهاست
مستند عاشقان ز شمیم غبار تو
اینجا قرارگاه دل بی قرارهاست
تحویل سال نو به محبت سرای تو
با شور و حال و سرخوشی گلعذارهاست
محتاج آب نیست دگر خاکدان تو
کز اشک شوق سوته دلان جویبارهاست
از گفته های ناب و تر و تازه ات مدام
بر شاخسار شعر و ادب برگ وبارهاست
هرکس غزل سرود پس از روزگار تو
در بارگاه شعر تو از شرمسارهاست
«یحیی» و حافظیه و نوروز و سرخوشی
این موهبت نصیب دل کامکارهاست
این شعر در آستانه تحویل سال بر آستان شاعر سروده شده است.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است