حضرت علی علیه السلا م فرمودند: شهریار شعرت را بخوان!

● به مناسبت تقارن ایام شهادت حضرت علی (ع) و روز شهریار خوابی که مرحوم آیت الله مرعشی نجفی دیدند چه بود؟ مرحوم آیت الله مرعشی نجفی فرمودند: شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیای …

● به مناسبت تقارن ایام شهادت حضرت علی (ع) و روز شهریار
خوابی که مرحوم آیت الله مرعشی نجفی دیدند چه بود؟
مرحوم آیت الله مرعشی نجفی فرمودند:
شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیای خدا را در خواب ببینم، آن شب در عالم خواب، دیدم در زاویه مسجد کوفه نشسته ام و امیر مومنان علی علیه السلا م با جمعی حضور دارند.
حضرت فرمودند: شعرای اهل بیت ما را بیاورید.
دیدم چند تن از شعرای عرب را آوردند.
فرمودند: شعرای فارسی زبان را بیاورید.
آنگاه محتشم و چند از تن از شعرای فارسی زبان آمدند فرمودند: شهریار را بیاورید. شهریار آمد.
حضرت خطاب به شهریار فرمودند: شعرت را بخوان!
شهریار این شعر را خواند:
علی ای همای رحمت تو چه آیتی، خدا را
که به ما سوا فکندی همه سایه هما را
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من بخدا قسم خدا را
به خدا که در دوعالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را
مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ما سوا را
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که علم کند بعالم شهدای کربلا را
چو بدوست عهد بندد ز میان پاکبازان
چو علی که می تواند که بسر برد وفا را
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لا فتی را
بدو چشم خونفشانم هله ای نسیم رحمت
که زکوی او غباری بمن آر، توتیا را
بامید آنکه شاید برسد به خاک پایت
چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را
چو توئی قضای گردان، به دعای مستمندان
که زجان ما بگردان ره آفت قضا را
چه زنم چو نای هر دم ز نوای شوق او دم
که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را
«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایی بنوازد آشنا را»
ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل بدوست گفتن چه خوش است شهریارا
حضرت آیت الله مرعشی فرمودند: وقتی شعر شهریار تمام شد از خواب بیدار شدم.
چون من شهریار را ندیده بودم فردای آن روز پرسیدم که شهریار شاعر کیست؟
گفتند: شاعری است که در تبریز زندگی می کند. گفتم از جانب من او را دعوت کنید که به قم نزد من بیاید.
چند روز بعد شهریار آمد; دیدم همان کسی است که من او را در خواب در حضور حضرت امیر علیه السلا م دیده ام.
از او پرسیدم این شعر: علی ای همای رحمت، را کی ساخته ای؟ شهریار با حالت تعجب از من سوال کرد که شما از کجا خبر دارید که من این شعر را ساخته ام چون من نه این شعر را به کسی داده ام و نه در مورد آن با کسی صحبت کرده ام و از متن آن هیچکس اطلا عی ندارد. مرحوم آیت الله مرعشی به شهریار می گویند: چند شب قبل من خواب دیدم که در مسجد کوفه هستم و حضرت علی علیه السلا م تشریف دارند، حضرت شعرای اهل بیت را احضار فرمودند ابتدا شعرای عرب آمدند سپس فرمودند شعرای فارسی زبان را بگویید بیایند آنها نیز آمدند بعد فرمودند: شهریار را بیاورید و شما هم آمدید آنگاه حضرت فرمودند: شهریار شعرت را بخوان و شما شعری را که مطلع آن را به یاد دارم خواندید.
شهریار فوق العاده منقلب می شود و می گوید من فلا ن شب این شعر را ساخته ام و همانطور که قبلا عرض کردم تاکنون کسی را در جریان سرودن این شعر قرار نداده ام.
مرحوم آیت الله مرعشی فرمودند وقتی شهریار تاریخ و ساعت سرودن شعر را گفت معلوم شد مقارن ساعتی که شهریار آخرین مصرع شعر خود را تمام کرده من آن خواب را دیده ام.