گالیله و ناصرالدین شاه به مریخ می روند

همگان می دانند که ما را دارای کاراکتری بین المللی بوده ایضا من باب همین مساله، دنیا بدفرم بر روی ناصرالدین شاه، حساب باز کرده و برایش در مناسبات اینترنشنال، جایگاه پرطمطراقی …

همگان می دانند که ما را دارای کاراکتری بین المللی بوده ایضا من باب همین مساله، دنیا بدفرم بر روی ناصرالدین شاه، حساب باز کرده و برایش در مناسبات اینترنشنال، جایگاه پرطمطراقی قائل بوده است. عارضم که ما چون در داخله به طرق مختلفه ایل و تبار قاجاریه را پیگیر امورات نمودیم و عوام الناس به شکل گسترده ای بر سر سفره هایشان حضور قهوه قجری را احساس نمودند، تصمیم گرفتیم تا درحرکتی آوا نگارد، تایم خدمت اجباریه و سربازی را در یکی از ممالک فرنگی بگذرانیم؟! معهذا مامانی مهدعلیا بسیار اصرار داشتند که پلتیکی راه بیندازیم تا برای مدتی خدمت اجباری، فروشی شده و تحت شمول این تبصره، خدمت را پیچانده و خدمت زیر پرچم را دو دره کنیم لیکن ما که اهل این سوسول بازی ها و امورات جلبانه نیستیم فی الفور خود را به اینجنسی سازمان متحده ملل معرفی کردیم تا تحت الحمایه این اورگان، دوره ضرورت و اجباریه را در قشون بیت المللی خدمت نمائیم هر چه باشد ما در دنیا طرفداران بی نمره ای داریم آن چنان که بروبچس با اسپری بر روی دیفال صاحبقرانیه نوشتن کرده اند، داش ناصر، محبوب همه، هر چی بگی بازم کمه؟!
دیگر این که یوم اعزام فرا رسیده و ما به همراه یک یونیفورم پر شعشعه که بر بدن هر هیتلری رعشه می انداخت، سوار یک دستگاه اتول آیفا با قاعده ای سرباز و سرجوخه انگلیسی و بورکینافاسویی، طریق فرنگ در پیش گرفته لیکن این اراذل من باب شوخی به سبیل های ما بند کردند و تا مرز عثمانی از آن آویزان شده، پدر ما را درآوردند؟! یک فقره از سربازهای انگلیسی به ما ایراد گرفت که مگر در مملکت شما تیغ و ژیلیت یا فتون نمی شود که این گونه سبیل هایت از بناگوش عبور کرده و قیافه تروریستی پیدا نموده ای؟! ما هم در صدد آن برآمدیم که مدل سبیل ها را مد و فشن جلوه داده از عنتر شدن خود نزد اجنبی ها جلوگیری نمائیم لیکن هر کدام از رفقا یک تار سبیل از صورت ما جدا نموده تا به صورت یادگاری با خود داشته باشند ایضا چهره ما چنان روی افشین خان قطبی، صاف و صوف گشت که اگر منجیلک فی الحال مشاهدون می نمود یقینا ما را با جنیفر لوپز اشتباه می گرفت؟!
دیگر این که اتول آیفا در مملکت اطریش دستی کشیده، کولنل از کنار درایور پیاده شده و به سمت ما آمد ایضا امر نمودند که همگان الا ناصر قاجاری بر حسب ماموریت به کنسولی سازمان متحده ملل در اطریش راهی می شوند لیکن مستر قاجاری به همراه درایور به سوی مملکت ایتالی حرکت کرده تا آنجا موظف شوند؟! چه صحنه ای بود در تایمی که سربازها مانند گوسفند از پشت آیفا پیاده می شدند در حالی که ما فی المثل یک گوسفند متمدن به جلوی اتول رفته و کنار درایور نشستون کردیم در پوزیشنی که درایور مربوطه اهل حال از کار درآمده و بر روی دستگاه گرامافون خود، صفحه ای موسیقی از مادربزرگ جنیفرلوپز گذاشت و تا مملکت ایتالی به ما فاز داد؟! دیگر اینکه من بعد چندین فرسخ طریق طی نمودن بالاخره به مملکت ایتالی و بلد روم رسیدیم لیکن دیگر ایفای مربوط عینهو چهره اصغر آقا به صافکاری و سرویس نیاز داشته و عن قریب بود که از حیث غازقولنگ شدن در جا فرو بریزد. الساعه به سمت پادگان قشون بین المللی شتافته و پس از انجام عملیات اداریه و اخذ توفنگ فی الفور ما را به نگهبانی گماردند. اتیکت نام خود را با افتخار بر روی سینه چسبانده و به جهت تعویض شیفت به زیر تابلویی رفتیم که یک فقره سرباز آفریقایی مشغول نگهبانی بود. مادر مرده آنچنان مشکی بود که گویا درانبار زغال عمری را گذرانده یا به جای آب، نفط تناول کرده است لیکن جهت آنکه به ما لنگ نژاد پرستی زده نشود بی خیال تیکه انداختن شدیم. ایضا این مارمولک تا فهمید ما تازه وارد هستیم ناگاه با گرفتن کله اش و آخ گفتن، روبوسی ما را دعوا جلوه داده و با تعارض در اولین یوم کار ما را به بازداشتگاه کشاند؟!
دیگر اینکه در یوم مستقبل به همراه بوقچه خود راهی آسایشگاه شدیم تا کمی بر روی تخت خود همانند آدم به ریلکسی و ریکاوری بپردازیم لیکن در امسیه مشاهدون کردیم که در طبقه دویم تخت ما خبرهائست.
عارض به حضورتان رویت نمودیم سربازی که همسایه فوقانی ما می باشد و به وسیله دستگاهی مرموز به آسمان خیره شده و ستاره ها را جست وجو می کند لیکن این عملیات را به طریقی پرفشونال انجام داده به قاعده ای که کف کردیم. علی الاصول روحیه فضولی مان موجبات گشت که سرصحبت را با این سرباز بومی ایتالی مفتوح کرده و پیرامون آشنایی با این سرباز متشخص و آوانگارد، پلتیک به کار ببندیم. ایشان خود را گالیله معرفی نموده و با گفتن جمله ای شبیه «سینوره قاجاری، گراسکی» دوباره به جست وجو در آسمان لیل اهتمام ورزید و به نوعی ما را پیچاند.
فی الصباح سر جوخه مربوطه ما با ژستی خشانت آمیز ما را به حضور طلبیده به ما گفتن کرد که زیاد با گالیله دم خور نشویم چرا که وی دارای دوگوله ای درست و حسابی نبوده و به خاطر اظهارنظرات یاللعجب از سوی اوسقف های کلیسا به کفر و ارتداد محکومون گشته است. در اینجا بود که دو قرانی ما افتاد که با جناب گالیله، تئوریسین و ستاره شناس بزرگ هم خدمت شده ایم لیکن ما نظر خود پیرامون زمین به وی اعلامون داشته و گفتیم که فی الاصل زمین گرد نبوده و بیشتر شبیه مربع می باشد آنچنان که اسلاف گفته اند چهار گوشه جهان در حالی که دایره نمی تواند گوشه داشته باشد جیگر؟! ایضا داداش گالی پیرامون دو گوله تعطیل ما و اوسقف های اوسکول مجددا دپرست شد! سخن سر به درازا کشیده لیکن راپورت داده اند که تا سال دو هزار سی میلادی، بنی بشر خواهد توانست به کره ماه و سیاره مریخ شرفیاب شده و در آنجا زندگانی کند ایضا این ترقیات مرهون زحمات برادرانی چون گالیله بوده لیکن در این ازمنه تسخیر فضا ما هنوز در داخله شاهد آنیم که پروژه آزاد راه شمال، لنگ در هوا مانده است. گویا در یک کهکشان دور، پنجاه میلیارد ستاره طوری کنار هم قرار گرفته اند که نور هیچ کدام به دیگری نمی رسد لیکن ما به جای تعمق و فکرون پیرامون این مسائل در پی تبدیل پراید خود به زانتیا می باشیم. روزگارتان عشرون، فعلا خداحافظون.

نویسنده : مهدی دل روشن