دلم قرار نمیگیرد از فغان بی تو □□□ سپندوار ز کف دادهام عنان بی تو ز تلخ کامی دوران نشد دلم فارغ □□□ ز جام عشق لبی تَر نکرد، جان بی تو چو آسمان مه آلودهام ز تنگ دلی □□□ پر است …
دلم قرار نمیگیرد از فغان بی تو □□□ سپندوار ز کف دادهام عنان بی تو
ز تلخ کامی دوران نشد دلم فارغ □□□ ز جام عشق لبی تَر نکرد، جان بی تو
چو آسمان مه آلودهام ز تنگ دلی □□□ پر است سینهام از اندوه گران بی تو
نسیم صبح نمیآورد ترانه شوق □□□ سر بهار ندارند بلبلان بی تو
لب از حکایت شبهای تار میبندم □□□ اگر امان دهدم چشم خونفشان بی تو
چو شمع کشته ندارم شرارهای به زبان □□□ نمیزند سخنم آتشی به جان بی تو
ز بی دلی و خموشی چو نقش تصویرم نمیگشایدم از بی خودی زبان بی تو
عقیق سرد به زیر زبان تشنه نهم □□□ چو یادم آید از آن شکرین دهان بی تو
گزارش غم دل را مگر کنم چو «امین» □□□ جدا ز خلق به محراب جمکران بی تو
"آیهٔ الله سیدعلی خامنهای"
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است