نگاهی به گروه های موسیقی ایران

اگر چه گروه نوازی در ایران سابقه طولانی ندارد اما بررسی و شناخت گروه ها در همین مدت کم می تواند، راهگشای آینده گروه نوازی در ایران باشد. اگر چه این نوشتار یک مقاله پژوهشی یا تحقیقی …

اگر چه گروه نوازی در ایران سابقه طولانی ندارد اما بررسی و شناخت گروه ها در همین مدت کم می تواند، راهگشای آینده گروه نوازی در ایران باشد. اگر چه این نوشتار یک مقاله پژوهشی یا تحقیقی نیست، ولی سعی بر این است تا با نگاهی به سیر تشکیل، تا ضعف و انحلال گروه ها با کمک دوستان به بحث در علل ضعف و بی سرانجامی اکثر قریب به اتفاق گروه های موسیقی برآمده و با راهکارهای خود قدمی هر چند کوچک در حیات و پویایی موسیقی ایران برداریم. بدیهی است که در دنیای امروز که ارزش و اعتبار موسیقی هر کشور نه تنها به تعداد ارکسترها و گروه های آن کشور بلکه به تعداد نوازندگان و نظم و ترتیب و نحوه سرپرستی هر ارکستر است و از آنجا که با ایجاد شبکه های گسترده ارتباطی مانند اینترنت و ماهواره فرهنگ هر کشور در تمام کشورها و از جمله کشور ما تبلیغ می شود، موسیقی ایرانی نه تنها برای جهانی شدن بلکه حتی برای ادامه حیات در خود ایران ناچار است خود را با فرهنگ جهان سازگار کند. به این دلیل است که به نظر می رسد ایجاد وماندگاری گروه های منظم ارتباط تنگاتنگی با ماندگاری موسیقی ما داشته باشد. چند سال پیش محمد رضا شجریان در مصاحبه ای بیان کردند که: ((موسیقی گروهی ما مانند ورزش های گروهی ما ضعیف است. مثلا می بینیم که ما در ورزش هایی که نیاز به هماهنگی ندارند مانند کشتی و وزنه برداری سرآمد هستیم اما در فوتبال ضعف داریم در موسیقی نیز چنین است)). (نقل به مضمون). اینک پس از ذکر چند گروه موسیقی از اوایل انقلاب تا کنون به ادامه بحث می پردازیم.
▪ یک: گروه پایور:
این گروه که با سرپرستی فرامرز پایور و نوازندگی رحمت اله بدیعی، فرامرز پایور، هوشنگ ظریف، حسن ناهید و محمد اسماعیلی ایجاد شد به دلیل بیماری پایور از هم پاشید.
▪ دو: گروه شیدا:
به سرپرستی محمد رضا لطفی و نوازندگی لطفی، بیژن، پشنگ، ارژنگ کامکار، عبدالنقی افشارنیا، هادی منتظری، زیداله طلوعی، مجید درخشانی، درویش رضا منظمی و اسماعیل صدقی آسا ایجاد شد وپس از مهاجرت سرپرست گروه به خارج از کشور منحل شد. اگر چه پشنگ کامکار هم تلاش نمود این گروه را بازسازی کند اما نتوانست راه لطفی را ادامه دهد.
▪ سه: گروه عارف:
به سرپرستی حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان و نوازنگی: علیزاده، مشکاتیان، فرهنگفر، تهماسبی، شکارچی، جمشیدعندلیبی، محمد فیروزی، سعید فرجپوری، بیژن کامکار، فرخ مظهری ایجاد شد. این گروه به طور اسمی هنوز پابرجاست.
▪ چهار: گروه آوا:
پس از قطع همکاری شجریان و مشکاتیان، محمدرضا شجریان به همراه تعدادی از اعضای گروه عارف ( جمشیدعندلیبی، محمد فیروزی، سعید فرجپوری) و پیرنیاکان، جواد بطحایی و همایون شجریان گروه آوا را در اواخر دهه شست تاسیس کردند. از سرنوشت این گروه اطلاعی در دست نیست زیرا تمام اعضای آن پراکنده شده و سه سالیست که هیچ فعالیت مشترکی نداشته اند.
▪ پنج: گروه دستان:
توسط محمد علی کیانی نژاد، حمید متبسم، کیهان کلهر، حسین بهروزی نیا، مرتضی اعیان و پشنگ کامکار در اوایل دهه هفتاد تاسیس شد. قرار این گروه بر این بود که هر کس ساخته های خود را سرپرستی کند (مصاحبه کیانی نژاد با ماهنامه ادبستان) که نمونه آن سرپرستی کاست سرو سیمین توسط کیانی نژاد وسرپرستی کاست بوی نوروز توسط متبسم است. اگر چه ظاهرا کیانی نژاد از جریان گروه خارج شد، اما این گروه همچنان فعال است.
▪ اینک به ذکر چند نکته می پردازیم:
یک: هدف از تشکیل گروه چیست؟ آیا غیر از این است که مجموعه ای تقریبا ثابت، هدفدار، دارای فکر واندیشه ای نزدیک به هم و دارای اساسنامه را به ذهن متبادر می کند. یک گروه با چنین شرایطی نه تنها بین اعضای خود همدلی برقرار می کند بلکه هواداران آن گروه را نیز با خود همراه و همدل خواهد کرد. یک مجموعه نامتجانس که خود به یک نقطه نظر واحد نرسیده اند چگونه می توانند هواداری داشته باشند؟
▪ دو: آیا یک فرد می تواند همزمان در دو گروه باشد؟ (البته منظور دو گروه از یک نوع هستند). با تعریفی که ما از گروه کرده ایم، چنین امری ممکن نیست. زیرا اگر مثلا فردی اساسنامه و اندیشه های گروه (آ) و (ب) را همزمان بپذیرد، این بدان معنی است که آن دو گروه بسیار به هم نزدیکند. اگر چنین است چه لزومی دارد که افرادی دارای خصوصیات مشترک به ایجاد دوگروه بپردازند.
▪ سه: آیا منظور از یک گروه فقط سرپرست گروه است یا تمام اعضای آن؟ البته می دانم مباحث بالا آرمانی است. اما تا به پرسش های فوق پاسخ داده نشود، نمی توان چاره اندیشی کرد. نمی خواهم از افراد خاصی نام ببرم، اما با نگاهی به گروههای بالا و گروههای دیگری که ذکرشان نرفت، می بینیم که افرادی هستند که نه تنها در دو گروه به نوازندگی می پردازند. بلکه عضو هفتاد درصد گروههای موجود می باشند. یا گروهی را می بینیم که از بدو تاسیس تاکنون فقط سرپرست آن ثابت مانده است. البته سرنخ بسیاری از این مشکلات، عدم حمایت هنرمندان و نیاز مادی آنان است، اما متاسفانه نمی توان حسادتها و نامهربانی ها را در فضای موسیقی امروز ایران نادیده گرفت.

ایاز رزمجویی (پدرام)