نیاز به تنوع و گستره وسیع سوژه‌ها

این روزها برای تلویزیون، روزهای پرکاری است چرا که فصل تابستان و تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها و افزایش اوقات فراغت نوجوانان و جوانان، زمان مناسبی است تا انواع برنامه‌های گوناگون …

این روزها برای تلویزیون، روزهای پرکاری است چرا که فصل تابستان و تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها و افزایش اوقات فراغت نوجوانان و جوانان، زمان مناسبی است تا انواع برنامه‌های گوناگون و متنوع پخش شود و در این میان فیلم‌های سینمایی از اهمیت خاص و ویژه‌ای برخوردارند.
شاید کمتر سالی بوده که از رسانه عمومی تلویزیون این همه فیلم سینمایی پخش شده است؛ چنانچه هر روز یک یا دو فیلم سینمایی از شبکه‌های تلویزیون پخش می‌شود که این آمار در روزهای تعطیل به سه و حتی چهار فیلم هم می‌رسد و این جای بسی تقدیر وتشکر از مسئولان صدا و سیما دارد که این همه به فکر پر کردن اوقات فراغت همگان هستند.
حال که سخن به اینجا رسید،‌چه خوب است تاملی هم در باب نوع و کیفیت فیلم‌های در حال پخش داشته باشیم و کنکاشی در این باره کنیم که آیا این قبیل فیلم‌ها با مذاق و سلیقه جامعه ارتباط دارد یا نه، چندان خوشایند عموم مردم نیستند و در بسیاری موارد تنها پرکننده اوقات فراغت هستند؟
بگذریم از برخی فیلم‌های مطرح جهانی که در دل خودشان حرف‌های بسیاری دارند و مخاطبان خاص، متوجه می‌شوند و یا برخی فیلم‌های اکشن و حادثه‌ای که با سلیقه بسیاری بینندگان سنخیت دارد اما در این بین بسیاری از فیلم‌های در حال پخش ساخت شبکه‌های سیما و یا موسسه سیمافیلم هستند که این قبیل فیلم‌ها در بسیاری موارد نیاز به بازبینی مجدد دارند. فی‌المثل در برخی از این فیلم‌ها یک یا چند هنرپیشه به کرار مقابل دوربین می‌روند و جالب آنکه گاهی همزمان با پخش دو فیلم از دو شبکه مختلف چهره این بازیگر هم در حال پخش است. یا اینکه اغلب این فیلم‌ها از داستان وسوژه‌ای واحد تبعیت می‌کنند ؛ چنانچه در بسیاری موارد دیده می‌شود که داستان این فیلم‌ها یا در باب قاچاق مواد مخدر و قتل و حضور کارآگاهان است یا اینکه در فضاهایی چون بیمارستان حرکت می‌کنند و با محوریت قرار دادن یک بیماری صعب‌العلاج به کنکاش پیرامون شخصیت موردنظر پرداخته که البته گاهی اوقات هم در سیر و حرکت خود چندان موفق نمی‌باشد. جالب‌تر آنکه گاهی چندین داستان هم شکل در چند فیلم وجود دارند که چندان خوشایند مخاطبان نمی‌باشد. البته باید متذکر شد در این رهگذر در برخی فیلم‌ها هم داستان‌ها محوریت‌های مناسبی وجود دارد. به‌عنوان مثال فیلم‌هایی که راجع به مسائل معنوی سخن می‌گویند، برای مخاطبان کشش و جذابیت لازم را دارند.
با طرح شدن این مباحث برای برخی افراد این سوالات پیش می‌آید که چه باید کرد؟ آیا می‌توان مقوله پخش فیلم‌های سینمایی را از رسانه‌ای چون تلویزیون قطع کرد و یا تقلیل داد؟ و یا اینکه باید این کار مهم و فرهنگی را ادامه داد و در لابه‌لای آن یکسری تغییرات و دگرگونی‌هایی را ایجاد کرد که به واسطه آن نقایص و اشکالات موجود به حداقل خود برسند؟
چه خوب است که پخش یا ساخت فیلم‌های سینمایی در رسانه‌ای چون تلویزیون با حساسیت خاصی همراه باشد. به‌عنوان مثال در انتخاب موضوعات و سوژه‌ها مبحث گسترده‌بینی را جدی گرفت یعنی به جای آنکه از دو یا چند موضوع نخ‌نما شده استفاده کرد، از موضوعات خوب و متنوع بهره برد. باید در ساخت فیلم‌ها یکسری دگرگونی‌های اساسی ایجاد کرد. یعنی به جای فیلمبرداری در بیمارستان، خانه، پارک و ایستگاه مترو از دیگر مکان‌ها به فراخور نیاز داستان استفاده کرد یا نه چه خوب است برای جذاب کردن فیلم از میزانسن‌ها و حوادث و جلوه‌های ویژه استفاده لازم را به عمل آورد. چون بسیاری از فیلم‌های پخش شده به خاطر داشتن دیالوگ‌های طولانی وتصاویر بسته از بازیگران بیشتر شبیه یک نمایش تلویزیونی هستند تا یک فیلم سینمایی. اصلا می‌توان در جهت ساخت فیلم‌های سینمایی خوب با یک فراخوان عمومی از مردم، داستان‌ها و نیز فیلمنامه‌های جذاب و عالی را گرفت و آنها را تبدیل به فیلم سینمایی کرد. سرآخر اینکه می‌توان از فیلم‌های اکران شده گذشته هم استفاده کرد و این چنین بین دنیای هنر هفتم و مردم ارتباط بیشتری را برقرار کرد. به هرحال تابستان است و تلویزیون هم مشتریان پروپاقرص خودش را دارد پس باید در این باب با برنامه‌ریزی خوب و مدون، انتظارات همگان را به جا آورد.



اکبر خوردچشم