گروهی سارق: مغز متفکر، "تونی" (سروه)، کلاهبردار سابق که تازه آزاد شده و حدس میزند بیماری تنفسی مرگباری دارد؛ "ژو" (مونر) که "تونی" از او حمایت میکند؛ "سزار" (داسین) متخصص بازکردن گاوصندوق، و "ماریو" (مانوئل) ـ که همگی هم در ظاهر مردانی محترم و معقولند ـ طی عملیاتی پیچیده و دقیق، به یک جواهرفروشی در پاریس دستبرد میزنند. پس از سرقت، تبهکار رقیب "تونی"، "پییر" (لوپوویچی) و دارودستهاش، از حرفهای نسنجیده "سزار"، از ماجرا باخبر میشوند و طمع میکنند. پسر "ژو" دزدیده میشود و کشمکشهای زیادی در میگیرد تا سرانجام "ریفیفی" (کلمه عامیانه فرانسوی به معنا "مجادله") تمام میشود.
٭ فیلمی سیاه و تلخ و دومین کار اروپائی داسین ، پس از اینکه دیگر در هالیوود (بهدلیل همکاری نکردن با کمیته بررسی فعالیتهای ضد آمریکائی سناتور مکارتی) امکان فیلمسازی پیدا نمیکند. صحنه ۲۸ دقیقهای سرقت (بدون گفتوگو و موسیقی) هنوز نفسگیر است. نوعی شوخطبعی دارد که بعدها در ژانر فیلمهائی با مایه مرکزی یک سرقت (از جمله افراد ناشناس همیشگی مونیچلی، ۱۹۵۸ و توپقاپی / توپکاپی خود داسین، ۱۹۶۴) پرورش مییابد.