یک فدراسیون سیارهای، نمایندهای بهنام "کلاتو" (رنی) را همراه با روبوت بزرگی بهنام "گورت" به زمین میفرستد تا به مردم زمین درباره آزمایشهای هستهای ویرانگرشان هشدار دهند. سربازی آمریکائی به وحشت میافتد و به سوی "کلاتو" شلیک میکند. "گورت" سربازان را میکشد ولی "کلاتو" مانع از آن میشود که او زمین را نابود کند (با جمله مندرآوردی و اکنون کلاسیک شده "کلاتو بارادا نیکتو"). سپس "کلاتو" از بیمارستان نظامی میگریزد و در خانه اجارهای زنی بهنام "هلن بنسن" (نیل) پناه میگیرد. آنجا کمکم در مییابد که تمام مردم زمین بدکردار نیستند و چون نمیتواند با دولتهای زمینی ارتباط برقرار کند، با متوقف کردن گردش زمین، قدرتش را به آنان ثابت میکند...
٭ این فیلم کلاسیک سینمای افسانه ـ علمی با کارگردانی سنجیده وایز به خاطر پیام صلحطلبانه و ضد آزمایشهای هستهایاش شهرت زیادی دارد. بازیهای خوب و موسیقی مبتکرانه و درخشان استاد هرمان از دیگر عواملی هستند که این فیلم را حتی امروز نیز تر و تازه و گیرا جلوه میدهند.