̎حسین آژدان̎ زندگی آرامی در کنار خانوادهاش دارد تا اینکه با ̎شبنم̎ آشنا میشود و علاقهای بینشان پدید میآید. مرد شروری به نام ̎جلال̎ مخالف این عشق است. جلال موانع متعددی ایجاد میکند و از جمله با صحنهسازی حسین آژدان را متهم به رشوهخواری میکند. حسین آژدان که به خاطر شبنم حتی خانوادهاش را نیز از دست داده با کوشش بسیار مشکلات را از پیش پای خود بر میدارد و آنوقت با فداکاری شبنم نزد خانوادهاش بر میگردد.