علاوه بر دلايل فوق براى استفاده از رسانه، مخاطب مىتواند بهمنظور ارتقاى روحيهٔ معنوي نيز از رسانه استفاده کند. به استفاده از رسانه به اين منظور بهقدر کافى نپرداختهاند، اما يافتههاى اين حيطه حاکى از آن است که در صورتىکه محتواى رسانه بهگونهاى باشد که دستيابى به اين نوع رضامندى براى مخاطبان ميسر باشد اينگونه استفاده يکى از دلايل عمدهٔ استفاده از رسانه خواهد بود.
در تحقيق ابلمن (۱۹۸۷) دربارهٔ استفاده و رضامندي از تلويزيون مذهبي، دلايلى همچون هدايت معنوي، پرداختن به اخلاقيات و نزديکى به خدا و رستگاري، از دلايل عمده استفاده از اين رسانهها بوده است. با توجه به آنکه اين بررسى با نمونهاى خاص (استفادهکنندگان از تلويزيونهاى مذهبي) انجام شده بود، دستيابى به اين نتايج طبيعى بهنظر مىرسيد. در مورد اين تحقيق نيز بايد يه اين نکته اشاره کرد که يکى از دلايل قوى استفاده از برنامههاى مذهبي، روگردانى از برنامههاى تلويزيونهاى تجارتى بوده است. شايد بتوان نتيجه گرفت که يکى از دلايل روى آوردن اين گروه از مخاطبان به شبکههاى مذهبي، نياز آنها به ارتقاى روحيهٔ معنوى خود بوده که بررسى تلويزيونهاى تجارتى چنين نيازى را برآورده نمىسازند.
در تحقيقات ديگرى نيز که به بررسى دلايل استفاده از رسانهها (بهطور کلي) پرداختهاند، مواردى در ارتباط با استفاده از رسانه از جنبههاى گوناگون اخلاقي، مذهبى يا ارزشى شده است.
بر مبناى يافتههاى مرکز تحقيقات، مطالعات و سنجش برنامهاى سازمان صدا و سيما در ۱۳۵۷، تقويّت مبانى اخلاقى و مذهبي از دلايل عمدهٔ دختران و پسران دبيرستانى تهران براى تماشاى تلويزيون و گوش دادن به راديو بوده است. تماشاى تلويزيون بهاين منظور با تماشاى تلويزيون براى افزايش اطلاعات (بهطور کلي)، سرگرمى و گذران اوقات فراغت و تغيير روحيه همبستگى مثبت معنىدارى دارد. دربارهٔ راديو نيز، بين استفاده از رسانه بهاين منظور و استفاده از راديو براى افزايش اطلاعات در زمينههاى مختلف (اقتصادي، سياسي، اجتماعي، پزشکي، بهداشتى و غيره) و تغيير روحيه همبستگى مثبت وجود دارد.
در اينجا ذکر اين نکته ضرورى است که بايد بين جنبههايى از محتواى برنامهها که به آموزش (مذهبي، اخلاقى و جز آن) مىپردازند و جنبههايى که هدف آموزشى ندارند و صرفاً به ارتقاى روحيهٔ معنوى کمک مىکنند، تمايز قائل شد.