به سال‌هاى قبل از ورود به دبستان امروزه فقط به‌عنوان سال‌هائى که مى‌گذرد و طفل در آن روز به روز بزرگظتر و با فهم‌تر مى‌شود نگاه نمى‌کنند. بلکه تحقيقات جديد نشان مى‌دهد که اطفال در سنين سه الى شش سالگى مايل به يادگيرى و بسيار با استعداد هستند و به‌علاوه ثابت شده است که استعدادها فقط ارثى نيستند بلکه مى‌توان آنها را توسط هدايت صحيح و به موقع، تحريک کرد و شکوفا ساخت؛ و يا بالعکس استعدادها را از بين برد و ضايع ساخت. اين موارد بيش از همه در سنين شش الى هشت سالگى صادق هستند. روانشناسان و رانکاوان از اين نکته بسيار استفاده مى‌کنند. و تحقيقات جديد آنها مى‌گويد: ”کودکانى که در اين سنين عقب نگاه داشته شوند و تحت توجه قرار نگيرند بعدها به زحمت مى‌توان آنها را به راه انداخت“. بنابراين پيشرفت اطفال در سنين قبل از دبستان به‌شدت مورد توجه قرار گرفته است. به همين دليل عده‌اى عقيده دارند که مى‌توان به طفل از سه سال به بالا خواندن و نوشتن و حساب آموخت و اين عمل به آسانى مقدور است. ولى بايد توجه داشت که طفل از نظر روحى و روانى و جسمى نيز قادر باشد نه فقط فهم و ادراک کافى داشته باشد.


ما بايد سعى کنيم که طفل بتواند استعدادهاى نهفتهٔ خود را شکوفا سازد: چه در زمينهٔ بيان و نطق و چه در خصوص کارهاى فنى مانند ”نقاشى، ساختمان‌سازى و غيره“ بايد به او شخصيت بدهيم، در او شجاعت به‌وجود بياوريم، بگذاريم شخصاً فکر کند و مستقلاً تصميم بگيرد نه اينکه فقط در چارچوب کارهاى ديکته شده عمل نمايد. اطفالى را مشاهده مى‌کنيم که در اين سنين احساس کسالت مى‌کنند؛ برنامه‌هاى متداول کودکستان آنها را ارضاء نمى‌کند؛ به آسانى نمى‌توان آنان را مشغول کرد؛ آنها نمى‌خواهند فقط بازى کنند بلکه ميل دارند چيزى ياد بگيرند، به خود زحمت مى‌دهند که دنيا را بهتر بفهمند. در اين مورد چند قانون کلى را بايد رعايت نمود:


1. براى پيشبرد استعدادهاى کودکان بايد با گام‌هاى کوچک به جلو رفت.


2. هر کودکى روش خاص خود را دارد. بايد همواره اين نکته را در نظر داشت.


3. کوچک‌ترين پيشرفت را بايد فوراً تشخيص داد و تشويق نمود هرگز نبايد او را سرزنش، يا ملامت کرد.


4. از هرگونه آمادگى براى يادگيرى چه در زمينهٔ بازى و چه در مورد کارها بايد استقبال کرد. کودک بايد با تشويق و از روى رضايت آن را انجام دهد. اگر اشتياق در طفل از بين رفت نبايد به زور متوسل شد.


5. در پيشرفت کارها نبايد حساسيت بخرج داد. اگر در اجراء يک کار، طفلِ همسال ديگرى جلوتر بود مسئله مهمى نيست.


- به چه کارهائى بايد کودک را تشويق نمائيم؟

در حقيقت به همه کار: به تحريک بدنى (نرمش ـ ورزش) به برقرار ساختن ارتباط با ساير افراد، براى تشکيل گروه و اجتماع مانند بزرگ‌تران، به رعايت نظافت و بهداشت بدن، موزيک، خوانندگى و سخنورى، مهم‌تر از همه تشويق در ادبيات و زبان؛ طفل بايد ياد بگيرد که بتواند خود را بيان کند؛ و او بايد به‌طور مداوم براى فراگيرى لغات و جملات جديد کوشش کند.


- چه کسى بايد مجرى اصول فوق باشد؟

کودکستان‌هاى ما هنوز در اين سطح نيستند و اگر قرار باشد کودکستان، کودکان را براى ورود به مدرسه و اجتماع آماده نمايد پس بايد هدف ديگرى اجراء کند و در آن از نظر سن و سال آمادگى اطفال، تقسيم‌بندى صورت بگيرد و در نتيجه مربيان نيز بايد دوره ديده باشند؛ و در اين صورت خود شما مى‌توانيد تعداد مربيات مورد نياز را حدس بزنيد. بنابراين مى‌بينيم که حل اين مشکلات هنوز روى کاغذ قرار دارد و همچنان به‌صورت تئورى باقى مانده است. يک راه مى‌ماند و آن اينکه والدين شخصاً وارد عمل شوند که آن نيز احتياج به فهم و ادراک، صبر و حوصله، کمى وقت و نيز پول براى تهيهٔ وسايل بازى و کتاب و غيره ـ که بايد با تعمق صورت بگيرد ـ دارد.