در قبض و بسط تئوریک شریعت، سخن از بشری بودن و تاریخی بودن و زمینی بودن معرفت دینی می‌رفت و اینک در بسط تجربهٔ نبوی، سخن از بشریت و تاریخیت خود دین و تجربهٔ دینی می‌رود. به‌عبارت دیگر، این کتاب رویهٔ بشری و تاریخی و زمینی وحی و دیانت را، بدون تعرض به رویهٔ فراتاریخی و فراطبیعی آن، بل با قبول و تصدیق آن، می‌کاود و باز می‌نماید. و می‌کوشد تا توضیح دهد که شاهد ماورای طبیعت وقتی جامهٔ طبیعت به تن می‌کند، و شهسوار ماوراء تاریخ وقتی پا به میدان تاریخ می‌نهد، چه پیچش‌ها در اندامش می‌افتد و چه غبارها بر چهره‌اش می‌نشیند و ذاتیاتش در محاصرهٔ کدام عرضیان می‌افتند و اطلاقش تخته‌بند کدام قیود می‌شود.<br /> این کتاب را پیامبرنامه نیز می‌توان نامید؛ چرا که سرا پا از بسط دین به تبع بسط تجربهٔ درونی و بیرونی پیامبر حکایت می‌کند و وحی رسالت را تابع شخصیت رسول می‌شمارد. خاتمیت نبوت را مقتضی و موجب ختم حضور نبی در عرصهٔ دین‌داری نمی‌گیرد، برابر این حضور، به خاطر تأمین طراوت تجربه‌های دینی انگشت تأکید می‌نهد و عمدهٔ سخن در آن، مربوط به منزلت کانونی شخصیت بیشری پیامبر در تشریع و تجربهٔ دینی، و نقش ولایت او در تداوم دین‌داری است.

فایل(های) الحاقی

بسط تجربه نبوی bast tajrobe nabavi.pdf 1,736 KB application/pdf