چرا به من می‌گفتند، یا می‌گویند؟ تازه مسئلهٔ اساسی این نیست. آنها می‌توانستند ساعت‌ها، هفته‌ای یکی دو شب، با هم باشند و بی‌دغدغهٔ مزاحمتی بگویند، برای هم، و هر چه دلشان بخواهد. و دیگر اینکه مرد، دوستم، خوب می‌توانست به انگلیسی حرف بزند و زن ـ که انگلیسی است ـ اجباری نداشت در چشم‌های او نگاه کند و جمله را از اول تکرار کند و دنبال لغت آسان‌تر و دم‌دست‌تری بگردد. فارسی را خیلی کم می‌دانست، یک جمله را با من‌من می‌ساخت، پس و پیش و ناقص که می‌بایست به حدس دریابم که چه می‌گوید. گاهی فقط یک کلمه می‌گفت یا دو تا. و من وقتی انگلیسی حرف می‌زد و نمی‌فهمیدم، سرم را زیر می‌انداختن و یا تکان می‌دادم و می‌گفتم: yes , yes

فایل(های) الحاقی

کریستین و کید kriestiyanva keyd.pdf 1,213 KB application/pdf