در قیل و قال مدرسه و در روزگار گمگشته‌ای که در آن کبکم خروس می‌خواند این شعر را آموزگار دبیرستان ایرانیان دبی که چند سال پیش از انقلاب نیمه شبی روی دیوار آن نوشتم مصدق و کتک مفصلی هم خوردم خواند و به دلم نشست و مدت ۲۸ سال است که همیشه و در همهٔ حالات روحی آن را برای دل بی قرار و کولی وشم زمزمه کرده‌ام. به‌ویژه وقتی آب آتشین به خندق بلا ریخته‌ام و نگاهی با نگاهم گره نیم بندی خورده است. آموزگار من نیز مانند خیل عظیمی از دانش آموزان به کوچ غریب تن در داد و آواره شد الان در تورنتوی کاناداست.

فایل(های) الحاقی

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم... bi to mahtab shabi baz az an kooche gozashtam.pdf 35 KB application/pdf