آفتاب

فرهنگ فيلم‌هاى سينماى ايران

فرهنگ فيلم‌هاى سينماى ايران

نمایش ۱ تا 25 از ۱,۹۹۳ مقاله

کارگردان برای ساختن فیلم خود مترصد کشف چهره‌ای جدید است و برای همین منظور به مراکز آموزش بازیگری مراجعه می‌کند. او در این جستجو با دختری به نام ̎ماندانا ̎ برخورد می‌کند و او را برای ایفای نقش مورد نظر مناسب تشخیص می‌دهد. ماندانا در آزمایش موفق می‌شود. کارگردان از او می‌خواهد تا موافقت کتبی پدرش را برای انعقاد قرارداد ارائه دهد. پدر که نویسنده‌ای روشنفکر و هن...



مردی به نام ̎روباه̎ که یک قاچاقچی بین‌المللی است، وارد خاک ایران می‌شود تا شبکه‌ای را که در حال از هم پاشیدن است، مجدداً احیاء کند. مجری طرح: میثاق فیلم



̎فرهاد̎ جوانی است ورزشکار که با تمرینات سخت خود را برای انجام یک مسابقه در خارج از کشور آماده می‌کند. قرار است پس از بازگشت از مسابقات با نامزد خود ̎مینا ̎ ازدواج کند. پدر مینا درصدد احداث یک مجتمع ساختمانی است و از فرهاد می‌خواهد که او را در ساختن این مجتمع ساختمانی یاری کند و به زندگی خود سر و سامانی بدهد. فرهاد در محل مورد نظر با جمعی از کاوشگران خلافکار...



̎منصور یکه تاز̎ بعد از جنگ تحمیلی فرمانده ستاد مبارزه با مواد مخدر در استان سیستان و بلوچستان می‌شود. او در یک درگیری با سوداگران مرگ به شهادت می‌رسد. ̎ذوالفقار̎ استاد، رفیق قدیمی و همرزم منصور مأموریت پیدا می‌کند که باند مخوف قاچاق مواد مخدر را که در سطح بین‌المللی فعالیت می‌کند منهدم کند.



̎رضا ̎ پس از عملیات شناسائی، اسیر دشمن می‌شود و تحت شکنجه قرار می‌گیرد. سپس او را به زندانی می‌فرستند که جمعی کرد ناراضی در آنجا نگهداری می‌شوند. در این زندان، زندانیان را تحت آزمایش میکروبی قرار می‌دهند. ̎رسول̎ که یک پزشک کرد و هم سلول رضا است، او را معالجه می‌کند. آن دو در شرایط خاصی موفق به فرار می‌شوند و از راه کویر به کردستان عراق می‌روند و در آنجا با ش...



قرار است با ازدواج ̎کرامت̎ و ̎مهربانو̎ اختلافات قدیمی دو طایفه به فراموشی سپرده شود. اما در پی لجاجت‌های آن دو، اختلافات شخصی جای کینه و دشمنی طایفه‌ای را می‌گیرد و ماجراهای دیگر را پیش می‌آورد.



یک مربی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در راه رفتن به یک از روستاهای غرب کشور توسط اشرار به اسارت گرفته می‌شود. همزمان با اقدام نیروهای انتظامی، بچه‌های مدرسه نیز برای نجات مربی خود دست به کار می‌شوند.



یک پیرزن و یک کودک پنج ساله که هر یک در جستجوی خواستهٔ خود هستند با یکدیگر همراه می‌شوند. آنها ناخواسته در معابر شلوغ تهران گم می‌شوند. مردم شهر سعی می‌کنند به آن دو کمک کنند، اما معلوم نیست که آنها بتوانند از این دردسر خلاص شوند.



̎مختار̎ رابط سازمان قاچاق مواد مخدر از ایران به خارج از کشور است. وقتی او در مقابل خواسته‌های سازمان مخالفت می‌کند، سازمان ̎ اسکندر̎ را به ایران می‌فرستد تا با مختار وارد مذاکره شود. نیروهای امنیتی از ورود اسکندر باخبر می‌شوند. اسکندر یک متخصص را به نام ̎سیاوش̎ مأمور ترور مختار می‌کند.



̎لیلا ̎ در آغاز ازدواجی سرشار از عشق متوجه می‌شود که هرگر صاحب فرزندی نخواهد شد. همسرش ̎رضا ̎ به این قضیه اهمیتی نمی‌دهد و اعتقاد دارد زندگی آنها بدون بچه زیبا است. مادر رضا که زنی خودرأی است و چهار دختر و تنها همین یک پسر را دارد، لیلا را وادار می‌کند تا به ازدواج مجدد رضا تن در دهد. لیلا در بحران احساس گناه به خاطر نازا بودنش باید حضور زن دیگری را در حریم...



پس از اعلام پذیرش قطعنامه و پایان جنگ، ̎مختار̎ از خط مقدم جبهه به شهر باز می‌گردد. بعد از سال‌ها حضور در جبهه، شهر برای او رنگ دیگری دارد. خانواده نگران او است. مختار در پی ادامه تحصیل است، اما فرصت ازدواج او پیش می‌آید. ازدواج او با حوادثی همراه می‌شود که به زندگی او رنگ دیگری می‌زند.



شرکتی تحت پوشش فعالیت‌های تجاری اقدام به جاسوسی در زمینه مسائل نظامی، سیاسی و اقتصادی می‌کند. اطلاعات به دست آمده و دیسکت‌های کامپیوتری ضبط شده است و در اختیار یک زن قرار دارد. شرکت برای به دست آوردن دیسکت‌ها، این زن را تهدید به قتل می‌کند. در همین هنگام نیروهای اطلاعاتی هم وارد عمل می‌شوند.



نوجوانی به نام ̎یوسف̎ که در خانواده و بین اطرافیانش مورد بی‌توجهی است، در اثر حادثه‌ای نامرئی می‌شود. یوسف از این موقعیت ویژه، ابتدا شادمان است اما به زودی از وضعیت پیش آمده، دلزده می‌شود. در همین اثناء، ناپدید شدن یوسف سبب می‌شود تا والدینش، که نگران سرنوشت او هستند، خود نیز به تفاهم رسیده و به هم نزدیک شوند و وقتی یوسف یک بار دیگر مرئی می‌شود، موقعیتی کامل...



̎منصور̎ که یک فرمانده است به اسارت دشمن در می‌آید. او موجی است و چیزی از گذشتهٔ خود یاد نمی‌آورد. قتلی در میان اسرا اتفاق می‌افتد. اسرا به منصور مظنون هستند، اما او توان دفاع از خویش را ندارد. یکی از اسرا تصمیم به قتل او می‌گیرد و همسرش که به اسارت درآمده است یک تنه به دفاع از او برمی‌خیزد.



̎رضا ̎ نوجوان اهوازی برای گذراندن تعطیلات نوروزی و دیدار از اقوامش راهی تهران می‌شود. او در قطار با پیرزنی آشنا می‌شود که برای سفر به آلمان و دیدار از فرزندش عازم تهران است. در تهران پیرزن به خاطر ناراحتی قلبی نمی‌تواند به آلمان پرواز کند و رضا او را در بیمارستان بستری می‌کند.



دکتر ̎ اشکوری̎ معتقد است که می‌تواند بیماران روانی را با روش‌های اختصاصی خود (رفتار درمانی، خنده درمانی، تأتر درمانی) معالجه کند. او برای اثبات نظر خود جمعی از بیماران یک آسایشگاه روانی را انتخاب و کار خود را آغاز می‌کند. دکتر ̎قناعت̎ رئیس بیمارستان و ̎ذوالفقاری̎ معاون وی با تز دکتر اشکوری مخالف هستند. بیماران رابطه خوبی با دکتر اشکوری برقرار می‌کنند. دکتر ا...



̎هاشم حاکم‌زاده̎ مأموریت دارد تا فیلم‌های فرهنگی را در روستاهای دور افتاده نمایش بدهد. او در یکی از این سفرهایش ̎رضا ̎ پسرش را نیز با خود به همراه می‌برد. رضا طی حوادثی که در سفر برایش پیش می‌‌آید با جنبه‌های دیگری از زندگی، شخصیت پدر و ابزار کارش، یعنی سینما آشنا می‌شود.



در خانواده کمالی، ̎مینا ̎ در انتظار تولد نوزادی است که قرار است مادرش او را به دنیا بیاورد. مینا در خیال خود نوزاد را دختر تصور می‌کند تا نام ̎غنچه̎ را بر او بگذارد. اما نوزادی که به دنیا می‌آید بر خلاف پیش‌بینی مینا پسر است مینا که تحمل حضور برادر را ندارد، دست به بدرفتاری می‌زند، ماجراهائی پیش می‌آید که نهایتاً به پذیرش مینا از واقعیت منتهی می‌گردد. مجری...



̎سرهنگ عاطفی̎ یک افسر نیروی انتظامی رو در روی ̎میران̎ بزهکاری قرار می‌گیرد که پس از گذراندن ده سال محکومیت خود از زندان آزاد شده است. و قصد انتقام می‌کند و شروع به توطئه‌چینی می‌کند و همسر سابق افسر و فرزند او را مورد تهدید و آزار قرار می‌دهد. سرهنگ عاطفی برای حفظ جان دخترش ̎فرنگیس̎ و مادرش، سلسله تمهیداتی طراحی می‌کند و پس از تعقیب و گریز و درگیری‌های متعدد...



̎عزیز̎ جوان آزاده پس از بازگشت به میهن باخبر می‌شود که برادر بزرگش از دنیا رفته است و باید بنا به سنت دیرینه قومی با ̎خدابس̎، بیوه برادرش که بزرگتر از او است، ازدواج کند. در حالی که عزیز نامزدی به نام ̎ گل آفتاب̎ دارد.



̎علی̎ پسر ̎ننه لالا ̎ یک سالی هست که برای کارگری به ژاپن رفته، اما بیشتر از شش ماه است که از او خبری نیست. حالا همهٔ اهل محل، به خصوص بچه‌ها می‌دانند که ننه لالا چقدر بیتاب است و آرزوئی جز یافتن خبری از پسرش ندارد. در یک بعدازظهر گرم تابستان، که همهٔ بزرگترها برای مراسم تدفین یکی از اهالی محل به گورستان رفته‌اند، ناگهان تلفن منزل ̎ امیر̎ پسرک ده دوازده ساله...



̎بهرام ادیب̎ قهرمان سابق والیبال، پس از سال‌ها دوری از وطن برای دیدن ̎سعید̎ تنها فرزندش به کشور باز می‌گردد. ̎هما ̎ همسر سابق بهرام در مرکز فنی ارتوپدی هلال احمر کارشناس امور بازپروری است. بهرام در ملاقات با هما پی می‌برد که سعید بر اثر نوعی سرخوردگی و پریشانی از خانه گریخته است. آنها برای یافتن سعید سفری را در شهر آغاز می‌کنند. بهرام طی این سفر به مفهوم تاز...



̎عباس خاکپور̎ به قصد سفر به آمریکا به ترکیه می‌رود تا ویزای آمریکا را بگیرد. او چهار بار و با قیافه‌های مختلف به سفارت آمریکا مراجعه می‌کند، اما موفق به اخذ ویزا نمی‌شود. پس از مدتی او در دام چند ایرانی ̎جواد̎ و رئیسش ̎اسی̎ می‌افتد که در هتلی در استانبول، با مشارکت مدیر آن معروف به ̎چرچیل̎ دفتری ایجاد و به کلاهبرداری مشغول است. به پیشنهاد اسی، عباس خود را در...



̎عباس̎ رزمنده سال‌های جنگ تحمیلی و کشاورز فعلی، برای مداوای ناراحتی که در گردن دارد به همراه همسرش ̎نرگس̎ به تهران سفر می‌کند و تصادفی با فرمانده سابقش حاج کاظم روبه‌رو می‌شود. کاظم به او کمک می‌کند که در جریان مداوا سریع‌تر انجام شود، با مراجعه به بیمارستان و آزمایش‌های متعدد پزشک معلوم می‌شود که ترکش کوچکی در نزدیکی شاهرگ عباس وجود دارد. وضع حساس و دشواری...



̎زهره̎ که زن متمولی است به همراه همسرش که یک مهندس شرکت نفت است، به بوشهر می‌رود، شوهر درگیر مأموریتش در شرکت نفت می‌شود و زن در گردشش با انسان‌هائی رنج کشیده و صبور روبه‌رو می‌شود و در همراهی با آنها، زندگی و شخصیتش دگرگون شده و به درک جدیدی از زندگی دست می‌یابد.



نمایش ۱ تا ۲۰ از ۱,۹۹۳ مقاله