در این کتاب برخی عوامل محدود کننده توسعه سیاسی در ایران نیز تقابل توسعه سیاسی با ارزشهای اجتماعی تبیین شده است .مولف در فصول ابتدایی ضمن به دست دادن تعریفی از فرهنگ تجریدی و انتزاعی ;فرهنگ را محصول تعامل و تقابل اندیشه به شمار میآورد .وی سرگشتگی و شیدایی را از خصیصههای بارز انسان عصر مدرنیته دانسته و مقولههایی مانند خشونت, نظم اجتماعی, هویت ملی, تهاجم فرهنگی را نقد و ارزیابی کرده است .از جمله مباحث دیگر کتاب عبارتاند از :((توسعه سیاسی و نسل نو)), ((توسعه سیاسی و جامعه مدنی)), ((توسعه سیاسی و اقتصاد ملی)), ((توسعه سیاسی و مدیریت عمومی)), ((توسعه سیاسی و آزادیهای اجتماعی)), ((توسعه سیاسی و گروههای فشار)) و ((توسعه سیاسی و مطبوعات)) مولف بر این باور است :((رشد و توسعه حاصل یک تعامل منطقی و کار گروهی در راستای تامین اهداف اجتماعی است و تکیه بر مفروضات ذهنی و همگانی با تفکر معیشتی که چارچوبی بی بازده و محدود را در راستای اهداف و منافع فردی و شخصی ارائه مینماید, راه توسعه را با بن بست مواجه میسازد)) .