موسیقی برایم برادر دوقلوی بازیگری است

اولین بار در یک‌سالگی اطرافیان، من را در حال نواختن بطری نوشابه رویت کردند که برای همین ماجرا شاهد دارم، اما مدرک نه. در سنین دو سه سالگی در حال نواختن تنبکی مشاهده شدم که از …

اولین بار در یک‌سالگی اطرافیان، من را در حال نواختن بطری نوشابه رویت کردند که برای همین ماجرا شاهد دارم، اما مدرک نه. در سنین دو سه سالگی در حال نواختن تنبکی مشاهده شدم که از خودم بزرگ‌تر بود که برای ماجرا هم شاهد دارم، هم مدرک. تنبک‌زدن روز به روز برایم جدی‌تر شد تا این‌که در اواخر دوران دبستان، تصمیم گرفتم این ساز را به صورت آکادمیک پیگیری کنم، اما متاسفانه در انتخاب استاد دچار اشتباه شدم و به نوعی دلزده از ساز.
اما همین ماجرا باعث شد برای فرار از تنبک به ساز دیگری روی بیاورم و خوشبختانه با جادوی دف آشنا شدم و خوشبختانه‌تر توانستم با حضور در کلاس‌های استاد احمد خاک‌طنیت، نوازندگی دف را به سرانجام برسانم که صادقانه از بهترین سال‌های زندگیم بود. بعد از آن یک مدت خیلی کوتاه در کلاس استاد مسعود شعاری‌ مشق سه‌تار کردم، اما مشکل بزرگ اینجا بود که آهنگ‌های پاپ می‌خواندم و سازهای سنتی می‌زدم، بنابراین سه‌تار را رها کردم و در کنار استاد پدرام مرندی مشغول فراگیری گیتار شدم.
اما مشغله بازیگری، تبحر گیتارنوازی مرا در حد دلی‌دلی متوقف کرد و هنوز هم همان‌جا مانده، شاید مهم‌ترین اتفاقات موسیقایی من در تمام این سال‌ها نوازندگی، در محافل خصوصی در کنار استادی چون انوشیروان روحانی، استاد مرحوم محمد نوری، استاد مرحوم صارمی، استاد مرحوم حبیب‌الله‌خان بدیعی و ... بوده که هیچ‌گاه از خاطراتم پاک نمی‌شود. البته تجربه‌های شیرینی هم از تدریس دف دارم که به نوعی اولین درآمدهای مالی مرا باعث شد. بزرگ‌ترین حسرتم هم دو چیز بود؛ یکی‌ این‌که استاد محمد نوری به خاطر لطفی که به خانواده من داشتند و این‌که صدایم را پسندیده بودند، پذیرفتند که رایگان به من خواندن بیاموزند و دوم این‌که در دوره دانشگاه با سالار عقیلی همخانه بودم که قرار بود از او آواز بیاموزم که مشغله بازیگری هر دو فرصت را از من گرفت. بازیگری به نوعی دوقلوی چسبیده من به حساب می‌آمد، چون در دانشگاه موسیقی امتحان دادم و بازیگری قبول شدم. نمی‌دانم شاید یک روزی و یک جایی بالاخره راهی به سمت موسیقی برایم باز شود.

سپند امیرسلیمانی