نکاتی جالب از زندگی آلبرت اینشتن

پیشرفت آموزشی آلبرت در دوران كودكی بسیار كند بود و پیش از سه سالگی به سختی سخن می گفت .پدر و مادر او فكر می كردند كه او احتمالا عقب مانده ذهنی است و به این خاطر سخت نگرانش بودند.سرانجام …

پیشرفت آموزشی آلبرت در دوران كودكی بسیار كند بود و پیش از سه سالگی به سختی سخن می گفت .پدر و مادر او فكر می كردند كه او احتمالا عقب مانده ذهنی است و به این خاطر سخت نگرانش بودند.سرانجام سخن گفتن را آموخت؛ اما وقتی در برابر پرسشی قرار می گرفت، به سختی پاسخ می داد: ابتدا جمله ای را كه می خواست بیان كند چند بار زیرلب زمزمه می كرد و بعد یكباره و با صدایی بلند ادا می كرد.
- آلبرت در خانواده ای یهودی به دنیا آمد.اینشتین در كودكی تحت تأثیر آموزش های دینی پدر و مادرش قرار گرفت اما پس از چند سال، آنها را رها كرد. آلبرت اینشتین با آنكه، دیگر باوری به دین یهود نداشت، اما به خاطر آزار یهودیان توسط فاشیست های آلمانی و نیز به خاطر آنكه به عنوان یك انسان دوبار از حق شهروندی محروم شده بود، ایجاد كشور اسرائیل را مورد تایید قرار داد.
- پدر و مادرش تصمیم گرفتند كه او را به دبستان نفرستند؛ و در خانه آموزش ببیند؛ اما این كار نیز ثمری به همراه نداشت. وقتی روز اول، معلم خصوصی كه خانمی بود به منزلشان آمد، آلبرت با پرتاب صندلی از او استقبال كرد.
- معمولا در صندلی آخر كلاس می نشست و علاقه ای به آنچه در كلاس می گذشت، نشان نمی داد. با این وجود به درس های ریاضی و علوم عشق می ورزید.به طوركلی نظر آموزگاران درباره او را می توان در این جملات خلاصه كرد: «آلبرت جان، تو چیزی بشو نیستی، در مشق و كتاب آینده ای نداری و بهتر است كاری درست و حسابی برای خود پیشه كنی و كار حساب و مدرسه را رها كنی.»
- در اواخر زندگی همیشه لباس بسیار معمولی می پوشید و از پوشیدن لباس های رسمی خودداری می كرد. در دیدار با رئیس جمهور آمریكا لباسی كاملا عادی پوشیده بود و جورابی به پا نداشت. وقتی خبرنگاران پرسیدند كه چرا هیچ وقت جوراب نمی پوشد؛ پاسخ داد: انگشت های پایم جوراب ها را سوراخ می كند. خریدن جوراب هم دردسر بزرگی است. این است كه به كلی از خیر پوشیدن جوراب گذشته ام.

محمد طلایی زاده