آفتاب
ورود | عضویت
شنبه ۸ بهمن ۱۴۰۱ ۰۴:۱۹
  • اخبار
    • اخبار سیاسی
    • اخبار اقتصادی
    • اخبار فرهنگی
    • اخبار ورزشی
    • اخبار اجتماعی
    • اخبار فناوری
    • اخبار سلامت
    • اخبار ایران و جهان
    • پیشخوان روزنامه ها
  • دانش سرا
    • مقالات
    • کتاب الکترونیکی
    • دانستنی ها
    • لینک های مفید
    • فرهنگ فیلم
    • لغت نامه دهخدا
    • دائره المعارف
    • کتابهای منتشر شده
    • بانک های اطلاعاتی
  • چندرسانه ای
    • 60 ثانیه با اخبار
    • کیوسک آفتاب
    • فیلم
    • عکس
    • پادکست
    • اینفوگرافی
    • آفتاب پلاس
  • دیجیتال مارکتینگ
    • خدمات دیجیتال مارکتینگ
    • نیازمندیها
    • بانک مشاغل
    • وبگردی
    • بنر
    • مشاوره کسب و کار
    • رپورتاژ آگهی
    • کمپین
    • خدمات
    • سایتچین
  • گردشگری
    • مجله گردشگری آفتاب
    • گزارش لحظه ای جاده ها
    • نقشه ترافیک تهران
  • تفریح و سرگرمی
    • شبکه های اجتماعی
    • موسیقی
    • فیلم و سریال
    • تئاتر
    • آشپزی
    • کارت تبریک
    • فیلم های سینما
    • بازی های اینترنتی
    • شعر و ادب
    • گل و گیاه
    • ضرب‌المثل
    • فتوبلاگ
    • سخن بزرگان
    • تعبیر خواب
    • داستان سرا
    • فال و طالع بینی
    • چیستان
    • شخصیت‌ها
    • لطیفه

فرهنگ فیلم

فرهنگ فيلم‌هاى سينماى ايران

راهنمای فیلم‌های خارجی

زمانی برای کشتن

شهر کوچکی در می‌سی‌سی‌پی. ̎کارل لی‌ هیلی̎ (جکسن) دو جوان سفیدپوست را به خاطر اذیت و آزار دختر ده‌ساله‌اش کشته است. معمولاً در چنین موقعیتی، یک پدر پریشان‌حال می‌تواند به نوعی همدردی قضائی امیدوار باشد. اما، متأسفانه ̎کارل̎ و دخترش سیاه‌پوست هستند و تجاوزگران سفیدپوست. در عین‌حال کوکلاکسن کلان‌های محلی به رهبری ̎فردی لی کاب̎ (کیفر ساترلند) محبوبیت دوباره پیدا کرده‌اند. وقتی ̎کارل̎ یک وکیل تازه‌کار به نام ̎جیک بریگانس̎ (مکانگی) را برای دست‌یابی به عدالت انتخاب می‌کند، ابتدا چنین به‌نظر می‌رسد که شکست او در محکمه حتمی است و وضعیت حرفه‌ای و حتی زندگی ̎جیک̎ به پایانی زودرس منتهی خواهد شد. با وجود تلاش‌های جمعیت ملی دفاع از حقوق رنگین‌پوستان و اصرار رهبران سیاه‌پوست محلی برای متقاعد کردن ̎کارل̎ به پذیرفتن کمک‌های قانونی‌شان، او هم‌چنان تصمیم دارد با ̎جیک̎ به دادخواهی ادامه دهد. ̎جیک̎ هم به قدری مسئله را جدی گرفته که از معلم پیرش (دانلد ساترلند) در مدرسهٔ حقوق درخواست کمک می‌کند. وقتی خانوادهٔ ̎جیک̎ به‌دلیل تهدید به مرگ مجبور به ترک شهر می‌شوند، ̎جیک̎ حتی کمک‌های یک وکیل جوان زبر و زرنگ به نام ̎آلن رورک̎ (بولاک) را هم می‌پذیرد...
● پس از موفقیت تجاری مؤسسه حقوقی (سیدنی پولاک، ۱۹۹۳)، پروندهٔ پلیکان (آلن ج. پاکولا، ۱۹۹۳) و موکل (جوئل شوماکر، ۱۹۹۴)، تهیه‌کنندگان هالیوودی سراغ نخستین رمان تریلرنویس موفق این سال‌ها و حقوق‌دانان ناموفق قدیمی، گریشام را گرفتند. زمانی برای کشتن همان فرمول همیشگی گریشامی را رعایت می‌کند: فرد یا افرادی خلافی مرتکب شده‌اند و کس دیگری بی‌گناه در مظان اتهام و مجازات است. بقیهٔ ماجرا تلاش‌های وکیل این شخصیت برای تبرئه کردن بی‌گناه است و چند فصل پر هیجان دادگاه و یک پایان‌بندی نفس‌گیر دارد که به پایان خوش ماجرا می‌انجامد. فیلم مثل رمان بر روان‌شناسی جرم و تحلیل‌های جامعه‌شناسی تأکید ندارد و از دست‌مایهٔ نژادپرستانه و تقابل سیاه‌پوست و سفیدپوست هم بیشتر استفادهٔ دراماتیک می‌کند و قصد دارد پیاز داغ قطب خیر و شر ماجرا را اضافه کند. شوماکر، پس از موکل، با این الگوهای گریشامی آشناتر شده و فیلم به مراتب پخته‌تری ساخته، اما موکل از لحاظ حسی و دراماتیک و به‌دلیل تمرکز بر رابطهٔ زن و پسربچه هنوز بیشتر تأثیر می‌گذارد. کارنامهٔ شوماکر یکی از عجیب‌ترین ترکیب‌های ممکن را دارد و شاید موکل و زمانی برای کشتن تنها دو فیلم مشابه میان ساخته‌هایش باشد.

درباره ما

  • درباره آفتاب
  • قوانین و مقررات
  • سیاست حفظ حریم خصوصی
  • راهنمای آفتاب
  • نقشه سایت

تماس با ما

+۹۸ ۲۱ ۸۸۰۰ ۰۵۳۴

تلگرام آفتاب

اینستاگرام آفتاب

+۹۸ ۲۱ ۸۸۰۰ ۷۱ ۳۲

ایران، تهران، امیرآباد شمالی خیابان هفتم کوچه سوم پلاک ۳

پشتیبانی آفتاب

همکاری در کسب و کار

  • آگهی رایگان
  • تبلیغات در آفتاب
  • مشاوره کسب و کار

خبرنامه

برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیک خود را وارد نمایید
عضویت
کلیه حقوق این سایت برای شرکت شبکه ی اینترنتی آفتاب محفوظ است.