گرینویل کاونتی، کارولینای جنوبی، اوائل دههٔ ۱۹۵۰. ̎بون̎ (مالون) که همه چیز را از دیدگاه کنجکاو بچهگانهاش میبیند و قضاوت میکند، خود را درگیر یک رابطهٔ سهجانبهٔ خانوادگی مییابد که مدام عشق مادرش، ̎آنی̎ (لی) را در بوتهٔ آزمایش میگذارد. ̎گلن̎ (الدارد)، ناپدری جدیدش، ابتدا با ̎بون̎ با مهربانی رفتار میکند ولی رفتارش، آرام ارام، سردتر و خشنتر میشود، طوریکه زندگی را در آن خانه غیرقابل تحمل میسازد. پس از برخوردی وحشتناک با ̎گلن̎ که راه بازگشتی باقی نمیگذارد، ̎بون̎ در نهایت مجبور میشود زندگی جدیدی برای خود انتخاب کند...
● نخستین ساختهٔ آنجلیکا هیوستن، دختر جان هیوستن بزرگ، به سفارش شبکهٔ تلویزیونی TNT جلوی دوربین رفت. اما تد ترنر، فیلم آماده را مناسب پخش تشخیص نداد: حرامزادهای... فیلمی افشاگرانه، دربارهٔ بدرفتاری با کودکان، بیشتر واقعی از کار درآمده بود تا سرگرمکننده. با اینهمه، وجه بارز نتیجهٔ حضور هیوستن در پشت دوربین، بازیهای خوب بازیگران (لی، الدارد و مالون) است. اگر نه فیلم، در مجموع، چنگی بهدل نمیزند و مشکلات روایتی دارد که بهطور مستقیم بهدلیل ناتوانی مردیت در اقتباس از کتاب آلیسن بوده است.