̎سیدنی̎ (بیکر هال)، قمارباز قهار و کارکشته، جوان آس و پاسی بهنام ̎جان̎ (رایلی) را زیر پروبال خود میگیرد و به او فوت و فن قمار را میآموزد. وقتی ̎جان̎ به یک مشکل جدی بر میخورد، ̎سیدنی̎ به کمک او میشتابد...
● نخستین فیلم آندرسن که به دلیل ورشکستگی پخش کننده، نمایشش دو سال معوق ماند و به روشنی نشان میٔهد که به این کارگردان، امید بسیار میتوان بست. از آن دست فیلمهائی است که پیرنگش سهم اندکی در تأثیرگذاریآن دارد. آنچه بیشتر جلب توجه میکند، حرکت بطنی و نهان روش فیلم است که اطلاعات را دریغ میدارد، یا غیر مستقیم و با تأخیر عرضه میکند و بیشتر بر حال و هوای افسرده و ملالانگیزی تکیه دارد که شخصیتها را احاطه کرده است. نماهای طولانی، نه خودنمایانه، بلکه در خدمت تعمق تماشاگر در شکلگیری روابط شخصیتها ـ بهویپه محبت غیر احساساتی میان پیرمرد و جوان ـ و افشای احساسات درونیشان است و به چهار بازیگر درخشان اصلی فرصت میدهد تا در قالب سرگشتگانی بیکس و کار جا بیفتند. رمز و راز چندان وابسته به داستان نیست که ناشی از مشاهده آدمهائی که شانسی و تصادف، زندگیشان را رقم زده است. بیکرهال، فرشتهآی آلوده، بیشتر اوقات انکار از این دنیا نیست. عشق نامعقول رایلی و پالترو به گونهای جذاب تنها راه نجات آنان از دور باطل زندگیشان بهنظر میرسد و جکسن پرسونای آشنایش را بهخوبی تعدیل میکند.