پائیز سال ۱۹۶۰. سه دانشجوی یک مدرسهٔ خصوصی دریانوردی، کارآموزی دشواری را به مدت یکسال در کشتی بادبانی ̎آلباتروس̎ آغاز میکنند. اما در پایان اودیسهشان، کشتی بر اثر پدیدهای طبیعی موسوم به ̎بوران برف̎ غرق میشود و شش نفر نیز در این حادثه جان خود را از دست میدهند. بازماندهها پس از سه روز سرگردانی در دریا نجات مییابند؛ ولی بعدتر این پرسش مطرح میشود که نکند بیاحتیاطی ناخدای کشتی، ̎کریستوفر شلدون̎ مرموز (بریجز)، باعث بروز این حادثه شده باشد ...
● فیلمنامه بر مبنای خاطرات یکی از بازماندههای ماجرای واقعی کشتی ̎آلباتروس̎، یعنی گیگ جونیر نوشته شده که در فیلم روایت داستان را به عهده دارد. این فیلم کلیشهای دربارهٔ نوجوانانی که قرار است آموزش ببینند تا مرد بشوند یکی دیگر از آثار متوسط کارنامهٔ پر رنگ و لعاب و متنوع اسکات (با، واقعاً همه نوع فیلم) به شمار میآید. هیچکدام از نوجوانان ماجرا شخصیتپردازی درستی نشدهاند و از همه ملالتبارتر صحنههای دادگاه است. البته، مثل بقیهٔ فیلمهای اسکات، اینجا سر و شکل کار آبرومند است و ... بریجز، مثل همیشه، اگر بد هم بازی کند، خوب است!