ونکوور. "فرانسیس آستن" (دنیس)، زنی مجرد و ۳۲ ساله است که در آپارتمان مجلل اما دلگیری زندگی میکند. در روزی بارانی پسر جوان و ژولیدهای (برنز) را میبیند که روی نیمکت پارک نشسته است و از او دعوت میکند که به آپارتمانش بیاید. "فرانسیس"، "جوانک" را به حمام میفرستد و به او غذا و جا میدهد و مرد بدون آنکه چیزی بگوید، محبتهایش را میپذیرد. "فرانسیس" حسی آمیخته از عاطفه و تملک نسبت به او مییابد، تا اینکه سروکله خواهر جوانک، "نینا" (بنتن) پیدا میشود...
٭ فیلم نمونهای تأثیرگذار از اقتباس جسورانه است. آلتمن مکان رویدادهای رمان مایلز را جابهجا میکند و با چند تغییر اساسی خط داستانی را گسترش میدهد. علت عدم موفقیت کامل فیلم، برتری رمان بر نسخه سینمائی نیست. چون در واقع بسیاری از جزئیات به نحوی محتاطانه طرح شدهاند. با این حال آلتمن عمدتاً در تصویر کردن تراژدی شخصیتها و شکستشان در فهم متقابل به توفیق میرسد. بازی دنیس از امتیازهای فیلم است.