"رودلف کاسترمن" (اوکلند)، میلیونری اهل میامی، "تونی رم" (سیناترا)، کارآگاه خصوصی را استخدام میکند تا زندگی دخترش، "دایانا" (لاین) را زیر نظر بگیرد. "تونی" در این مأموریت دچار درد فراوان میشود و در مییابد جواهرات خانوادگی "کاسترمن" ربوده شده و آنها را با جواهرات بدلی عوض کردهاند. او در ادامه تحقیقاتش به "ریتا" (رولندز)، همسر دوم "کاسترمن"، مردی بدنام "نیمو" (هنری) مشکوک میشود و در مییابد آن دو با هم ازدواج کردهاند و "نیمو"، "ریتا" را مجبور به دزدیدن و فروختن جواهرات کرده است. سرانجام، "نیمو" کشته میشود و "ریتا" و "کاسترمن" تصمیم میگیرند بار دیگر با هم ازدواج کنند...
٭ فیلم، تلاشی است برای احیای فرمول موفقی از سینمای دهه ۱۹۴۰ هالیوود ـ تریلرهای کارآگاهان خصوصی ـ و به همین دلیل، قابل توجه است. "تونی رم" شخصیت طبقه متوسط و به روز شده "فیلیپ مارلو"ی رمانهای پرآوازه ریموند چندلر است و دفتر کارش را از جنوب شهر به یک خانه شناور آراسته منتقل کرده ـ و البته ناگزیر از تن دادن به برخی "ملزومات" این سالهاست (چرا که در زمان انتظار برای ورود یک مهمان زن، خانه را گردگیری میکند!). لوکیشنهای میامی نیز تقریباً بهطور کامل مورد استفاده قرار گرفتهاند، اما منطق داستانی روایت در نمایش بیش از حد جزئیات غیر ضروری تا حدودی سردرگم جلوه میکند. داگلاس سال بعد دنبالهای بر فیلم با نام خانمی در سیمان با همکاری سیناترا و راکل ولش میسازد.