"کلی اولسن" (آن ـ مارگرت)، دختری جذاب است، که داستانهائی کوچهبازاری و عامهپسند مینویسد و آنەا را برای چاپ در مجلهای میفرستد؛ اما "ریک کولبی" (فرانسیوزا)، سردبیر مجله، آنها را چاپ نمیکند. "کلی" عصبانی از این ماجرا، داستانی بهنام "خوشگذران" مینویسد و وقتی میفهمد که این یکی نیز سرنوشت بقیه دچار شده، نزد"ریک" میرود و ادعا میکند که داستان، سرگذشت واقعی خود او است. سپس برای اثبات ادعای خود یک مجلس عیاشی ساختگی ترتیب میدهد و "ریک" از آن پس، داستانهای "کلی" را چاپ میکند و حتی برای اصلاح، او را به دست عمهاش (وستمن) میسپارد. "کلی" دل به "ریک" میبازد، اما همه چیز بر وفق مراد پیش نمیرود...
٭ آمیزهای پر زرق و برق از "فساد"، "انحراف اخلاقی"،... و مجلههای برهنهپرداز، که همه محملی برای تننمائی آن ـ مارگرت شدهاند. سیدنی این همه را به سرعت پیش میبرد و در نهایت داستانی بیذوق و خلاقیت را با تصنعی آشکار روایت میکند.