ـ "تونی کامونتی" (مونی)، خلافکاری خردهپا، آرام آرام با قتل و جنایت به خطرناکترین گنگستر شهر بدل میشود. او که حساسیت خاصی به خواهرش (دوراک) دارد، با آگاهی از رابطه او با دوست نزدیکش، "رینالدو" (رافت)، خشمگین میشود و دوستش را به قتل میرساند. سرانجام نیز طی نبردی سهمگین با مأموران پلیس از پای درمیآید.
ـ از کلاسیکهای ژانر گنگستری و بهترینهای هاکس در دهه ۱۹۳۰؛ با الهام از زندگی آل کاپون (که به روایت خود هاکس، از علاقهمندان فیلم بود) در چارچوب قراردادهای متعارف ناتورالیستی قرار میگیرد و بهطور مداوم دنیای بیرحمی را که مردم عادی در آن مورد تهدید هستند، ترسیم میکند. در این میان، تماشاگر با وجود آنکه شاهد ۲۸ قتل در فیلم است، باز با "تونی" احساس همدردی میکند! ویژگی فیلم، استفاده وافر از نمادهای تصویری است (از جمله، سکهای که بارها به هوا پرتاب میشود و نمادی از کوتاه بودن عمر آدمی است). کار همه بازیگران نقشهای گنگسترها، و در صدر آنان مونی، درخشان جلوه میکند فیلم، به قول فرانسوا تروفو، ادبیات نیست، شاید شعر با رقص باشد اما قطعاً سینما است.