ـ "آلیس وایت" (آندرا)، به خاطر یک نقاش (ریچارد)، نامزدیاش را با یک کارآگاه (لانگدن) بر هم میزند. نقاش به قصد هتک حرکت دختر، او را به آتلیهاش میبرد و "آلیس" برای دفاع از خودش او را میکشد. فردی که شاهد ماجرا بوده میخواهد از "آلیس" حقالسکوت بگیرد، اما کارآگاه به کمکش میآید...
ـ نخستین فیلم ناطق استاد که از اول ناطق نبود. هیچکاک فیلم را بهصورت صامت (بنا به خواست تهیهکنندگان) اما در واقع به سبک فیلمهای ناطق (آنطور که خودش میخواست) ساخت و بعد اجازه یافت که فیلم را واقعاً ناطق کند. او برای اینکار علاوه بر اضافه کردن موسیقی و صدا و گفتوگو، بعضی از صحنهها را هم دوباره ساخت (مثل صحنه رویهروئی "آلیس" و نقاش). شاید از معجزات کار استاد باشد که در فیلمی که به شیوه صامت فیلمبرداری شده، از صدا چنان استفاده میشود که حالا، پس از هفتاد سال، هنوز نو و ابتکاری بهنظر میرسد، از جمله صحنهای که در آن کلمه "چاقو"، سر میز صبحانه، در صبح پس از قتل نقاش، بهخوبی آشوب درونی "آلیس" را باز مینمایاند.