ـ یک کارمند دونپایه دولت بهنام "باشماچکین" (کوستریچکین) تصمیم میگیرد تا تمام پساندازش را صرف خرید یک شنل دستدوز کند. او به خیاطی (گراسیموف) مراجعه میکند و به زودی صاحب شنلی میشود که، امیدوار است، احترام و اعتبار همراه بیاورد..
ـ گروهی از بازیگران و کارگردانان جوان تئاتر که خود را "کارخانه تولید بازیگر عجیب و غریب" (با حروف اختصاری FEX) مینامیدند، طی دههٔ ۱۹۲۰ در شکلگیری سینمای نوپای اتحاد جماهیر شوروی آن سالها نقش مهمی را بازی کردند. تا سال ۱۹۲۴ این گروه آنقدر موفقیت در صحنه تئاتر بهدست آورده بودند که امکان کار در سینما را پیدا کردند. شنل چهارمین کار سینمائی گروه و یک کمدی در مایه گوگول، تأثیری روشن از سینمای اکسپرسیونیستی آلمان و بهخصوص حقیرترین مورد فریدریش ویلهلم مورنا دارد و توجه گروه FEX را در چگونگی استفاده از فرم آشکار میسازد (تینیانوف داستان دیگری از گوگول بهنام نوسکی پراسپکت را بهکار میگیرد تا بیش از داستان اصلی ـ به مدت سه حلقه ـ به ماجراهای پیش از شنل خریدن "باشماچکین" بپردازد). داستان شنل بارها به فیلم درمیآید؛ از جمله در ایتالیا (آلبرتو لاتوادا، ۱۹۵۲) و انگلستان (جک کلیتن، ۱۹۵۵)