عباس نعلبندیان
”مشهدی حسین“ (خاص) سرفه میکند.<br /> ”مشهدی حنیفه“ (خاص) زیر لب غرغر میکند.<br /> ”سعید“ (عام) کتاب قطوری را که در دست دارد باز میکند. آیینکش را به چشمش مرتب میکند. ”ف.ف“ (عام) میگوید: ”دو گیلاس سرخ همزاد“ ”د.م.م“ (عام) با قیافهای آرام و مهربان دنبال لیوان آبی که همیشه روی میزی اینجا نیست هست میگردید....
فایل(های) الحاقی
من و دیگران، دیگران، دیگران | man va digaran.pdf | 77 KB | application/pdf |