نویسنده: صادق هدایت
دیروز بود که اطاقم را جدا کردند، آیا همانطوریکه ناظم وعده داد من حالا به کلی معالجه شدهام و هفتهٔ دیگر آزاد خواهم شد؟ آیا ناخوش بودهام؟ یکسال است، در تمام این مدت هر چه التماس میکردم کاغذ و قلم میخواستم به من نمیدادند. همیشه پیش خودم گمان میکردم هر ساعتی که قلم و کاغذ به دستم بیفتد چقدر چیزها که خواهم نوشت ... ولی دیروز بدون اینکه خواسته باشم کاغذ و قلم را برایم آوردند، چیزی که آنقدر آرزو میکردم، چیزی که ... .
فایل(های) الحاقی
سه قطره خون | se-ghatreh-khoon.pdf | 83 KB | application/pdf |