عمید صادقی نسب
”نگاه“<br /> <br /> نگاهی در چشمهایم جا مانده<br /> و من<br /> به دنبال صاحبش <br /> به هر کوچه سر زدم<br /> سالها بعد <br /> من بودم و نگاهی <br /> که روی دستم مانده بود ...
فایل(های) الحاقی
خودم را از چشم تو میبینم | chashme to.pdf | 239 KB | application/pdf | |
چنگیز زنده است | changiz.pdf | 125 KB | application/pdf | |
پیامبری نشسته بر کندهای بلوط | balot.pdf | 163 KB | application/pdf |